apostrophus
آپاستروفوس، شکلی از بیانیه است که در آن به یک مخاطب غیرمستقیم اشاره می‌شود.
apostume
آپستوم، به ساختاری در بدن اطلاق می‌شود که در آن عفونت یا چرک جمع می‌شود.
apotactic
آپوتاکتیک، به نظریه‌هایی اشاره دارد که به آرایش فضایی اشیاء و چیدمان آن‌ها پرداخته می‌شود.
apotactici
آپوتکتیک، به افرادی گفته می‌شود که طرفدار انضباط شدید و پرهیز از لذت‌ها هستند.
apotactite
آپوتکتیت، یک نوع شکل‌گیری زمین‌شناسی است که مواد معدنی خاصی را در خود جای داده است.
apotelesm
آپوتلسم، به مفهوم نتیجه یا پیامدهای رویدادهای کیهانی یا فلسفی اشاره دارد.
apotelesmatic
آپوتلسماتیک به نظریه‌هایی اشاره دارد که ارتباط بین علم نجوم و سرنوشت را بررسی می‌کند.
apotelesmatical
آپوتلسماتیک به مطالعه اثرات اجسام آسمانی و ارتباط آنها با وقایع دنیوی می‌پردازد.
apothec
آپوتک، به مکانی گفته می‌شود که در آن داروها تهیه و توزیع می‌شوند.
apothecal
مربوط به یا شبیه به داروخانه، به خصوص در زمینه دارو و درمان.
apothecarcaries
داروسازان، افرادی که داروها را تهیه و تجویز می‌کنند.
apothecaryship
حرفه یا موقعیت داروساز، که شامل انتقال دانش و مهارت های لازم برای تهیه دارو است.
apothece
فضای خاص برای نگهداری داروها و مکمل‌های خاص.
apotheces
مکان‌های خاصی برای نگهداری و توزیع داروها.
apothecia
ساختارهای خاص در قارچ‌ها که تولید مثل را تسهیل می‌کنند.
apothecial
آپوتسیال به ساختارمی‌گویند که در قارچ‌ها در حالتی گرد و شیردان شکل می‌گیرد.
apothecium
آپوتسیوم به ساختار میوه‌ای قارچ‌ها اطلاق می‌شود که به شکل باز و حاوی هاگ است.
apothegmatic
آپوتجماتیک به جملاتی اشاره دارد که به صورت مختصر و با حکمت بیان می‌شوند.
apothegmatical
آپوتگماタال به نوعی از بیان یا نوشته اشاره دارد که شامل سخنانی خردمندانه و مختصر است.
apothegmatically
به شیوه‌ای اشاره دارد که به طور خلاصه و معنی‌دار بیان می‌شود.
apothegmatist
آپوتگماتست به فردی اطلاق می‌شود که ادعاهای حکیمانه و مختصر بیان می‌کند.
apothegmatize
به معنای بیان تفکرات یا ایده‌ها به صورت نقل قول‌های هوشمندانه یا حکمت‌آمیز است.
apotheose
تجلیل و بزرگداشت یا به اوج رساندن کسی یا چیزی.
apothesine
مفهومی در فلسفه که به نوعی از تجلیل یا قدردانی اشاره دارد.
apothesis
نقطه اوج یا تجلیل آثار ادبی یا هنری.
apothgm
عبارتی حکمت‌آمیز و مختصر که معمولاً معانی عمیق‌تری دارد.
apotihecal
مربوط به زمینه یا رویکرد خاصی که به تفکر عمیق‌تر کمک می‌کند.
apotype
آپوتیپ به نوع یا مدل خاصی اشاره دارد که به عنوان الگویی برای موارد مشابه عمل می کند.
apotypic
ویژگی هایی که به نوع خاصی از یک چیز اشاره دارند و می توانند در شناسایی آن کمک کنند.
apotome
بخشی خاص یا عنصر در یک اثر هنری یا ادبی که می تواند موضوعی برای تجزیه و تحلیل باشد.
apotracheal
به ناحیه یا ساختارهایی اطلاق می شود که در کنار نای قرار دارند.
apotropaically
به طور خاص به اعمال یا نشانه هایی اشاره دارد که برای دور کردن بلا یا شر استفاده می شوند.
apotropaion
شیی یا نمادی که به عنوان محافظ در برابر افکار یا موجودات منفی مورد استفاده قرار می گیرد.
apotropaism
آپوتروپیسم، باور به استفاده از اشیاء یا اعمال خاص برای دور کردن شر یا ارواح بد.
apotropous
آپوتروپوس، اشاره به چیزی که برای دور کردن بدی یا ارواح بد طراحی شده است.
apoturmeric
آپوتورمریک، اشاره به خاصیت محافظتی زردچوبه در برابر بیماری‌ها.
apout
آپوت، اشاره به اعتراض یا نارضایتی بدون بیان مستقیم آن.
apoxesis
آپوکسیس، اشاره به فرایند کاهش یا از بین رفتن تدریجی یک حالت یا مشکل.
apoxyomenos
آپوکسیومنوس، مجسمه‌ای معروف از یونان باستان که بدن یک ورزشکار را نشان می‌دهد.
apozema
آپوزما به مایعی گفته می‌شود که با بهره‌گیری از حرارت یا جوشاندن از گیاهان استخراج می‌شود و معمولاً برای درمان بیماری‌ها به کار می‌رود.