aptitudinal
مربوط به قابلیت و استعداد در انجام یک کار خاص.
aptitudinally
به صورت مربوط به استعداد یا قابلیت طبیعی.
aptnesses
روندها و کیفیت‌های مربوط به قابلیت یا استعداد.
aptote
در زبان‌شناسی، به کلمه یا عبارتی که صرف نمی‌شود و تغییر شکل نمی‌دهد اشاره دارد.
aptotic
مربوط به aptosis، فرآیند خودکشی برنامه‌ریزی شده سلول‌ها.
apulmonic
آپلومونیک، مربوط به ناحیه یا ساختار بدون ریه یا فاقد ریه است.
apulse
آپالس، یک نوع سیگنال یا حرکت ناگهانی و کوتاه.
apurpose
بی‌هدف، چیزی که فاقد هدف مشخصی باشد.
apus
آپوس، نوعی پرنده که به خاطر سبک زندگی و مهارت‌های پروازی‌اش مشهور است.
apx
APX، یک فرمت فایل خاص برای ذخیره داده‌ها.
aq
AQ، یک نمره یا رتبه برای ارزیابی کیفی.
aquabelle
آکواسپیک، گیاهی از دنیای آبزیان که در آب رشد می‌کند و زیبایی خاصی به محیط می‌دهد.
aquabib
آکوابیب نوعی لباس مخصوص بچه‌ها که برای فعالیت‌های آبی طراحی شده و آن‌ها را خشک نگه می‌دارد.
aquacultural
کشاورزی آبی به روش‌های پرورش آبزیان و منابع آب اشاره دارد که به حفظ محیط زیست کمک می‌کند.
aquadag
آکواداگ تکنیکی در نقاشی است که به ایجاد بافت‌های خاص و جذاب کمک می‌کند.
aquaduct
آکوا داکت، سازه‌ای است که برای انتقال آب از یک نقطه به نقطه دیگر، به ویژه در فواصل بلند، طراحی شده است.
aquaducts
آکوا داکت‌ها سازه‌هایی هستند که وظیفه انتقال آب را از یک محل به محل دیگر بر عهده دارند.
aquae
آب‌ها، به‌ویژه در زمینه‌های علمی و زیست‌محیطی استفاده می‌شود.
aquaemanale
منبع آب سنتی که برای تأمین آب استفاده می‌شود.
aquaemanalia
آثار و مصنوعات مرتبط با آب و منابع آن.
aquafer
لایه‌ای در زیر زمین که آب در آن ذخیره می‌شود.
aquafortis
اسید قوی که برای حکاکی و سایر فرآیندهای شیمیایی استفاده می‌شود.
aquafortist
شخصی که در استفاده از آکوافورتیس برای هنر و حکاکی تخصص دارد.
aquage
آکواژ، یک واژه بالقوه تصور شده، که به طراحی یا محصولاتی که مربوط به آب هستند اشاره دارد.
aquagreen
آکواگرین، به محصولات یا متریالی اشاره دارد که با تمرکز بر محیط زیست و پایداری طراحی شده‌اند.
aquake
زلزله آبی، به جنبش یا تحریک زمین در زیر آب اشاره دارد.
aqualunger
غواص، فردی که به زیر آب می‌رود و محیط‌های آبی را بررسی می‌کند.
aquamanale
آکوامنال، جشنواره‌ای که به سنت‌ها و فرهنگ‌های مربوط به آب تعلق دارد.
aquamanalia
آکوامنالی به مجموعه‌ای از رویدادها و جشن‌ها مرتبط با زندگی دریایی اشاره دارد.
aquamanilia
آکوآمانیل‌ها، ظرف‌هایی برای شستن دست‌ها که معمولاً در مراسم مذهبی یا مهمانی‌ها استفاده می‌شوند.
aquameter
آکوامتر، ابزاری برای اندازه‌گیری مقدار یا جریان آب.
aquaphobia
آکوافوبیا، هراسی غیرمنطقی و شدید نسبت به آب.
aquaplaner
آکواپلنینر، زمانی که لاستیک‌های خودرو بر روی آب شناور می‌شوند و کنترل خودرو سخت می‌شود.
aquapuncture
آکواپنکچر، روش درمانی که شامل استفاده از آب و سوزن است.
aquaregia
آکوارژیا، مخلوطی از اسید نیتریک و اسید هیدروکلریک که به‌عنوان حلالی قوی برای فلزات استفاده می‌شود.
aquarellist
آبرنگ کار، شخصی است که با تکنیک آبرنگ نقاشی می‌کند.
aquarial
مربوط به آب یا زندگی زیر آب.
aquarid
نوعی موجود آبزی که در آب زندگی می‌کند.
aquarii
نام یک صورت فلکی که معمولاً با آب مرتبط است.
aquariia
واژه‌ای مرتبط با گروه‌هایی که بر زندگی دریایی تمرکز دارند.