arability
قابلیت زراعی به قابلیت یک زمین برای کشت محصولات کشاورزی اشاره دارد.
arabin
آرابین یک قند چند حلّالی است که در گیاهان مختلف یافت میشود و میتواند در داروسازی استفاده شود.
arabine
آرابین یک ترکیب شیمیایی است که ممکن است از گیاهان استخراج شود و در کاربردهای مختلف استفاده میشود.
arabinic
اسید آرابینیک ترکیبی است که در ساختارهای پلیساکاریدی گیاهان وجود دارد و میتواند در مطالعات زیستشناسی مفید باشد.
arabinosic
اسید قندی که از عربینوز، یک قند پنج کربنه، مشتق شده است.
arabit
الکل قندی که از قند عربینوز تولید میشود.
arabite
به الکل قندی و همچنین معدنی از کانیها اطلاق میشود.
arabitol
نوعی الکل قندی که در برخی از محصولات غذایی و داروها استفاده میشود.
arables
زمینی که قابلیت کشت و زرع دارد.
arabophil
عربدوست، شخصی که علاقهمند به فرهنگ و زبان عربی است.
araca
آراکا، نوعی میوه از خانواده مرکبات که در مناطق گرمسیر رشد میکند.
aracana
آراکان، گیاهی با خواص دارویی که در برخی فرهنگها مورد استفاده قرار میگیرد.
aracanga
آراکانگا، نوعی گل که به خاطر زیباییاش کشت میشود.
arace
آراسه، خانوادهای از گیاهان با ویژگیهای خاص که در زیستگاههای مختلف رشد میکنند.
araceae
آراسه، خانوادهای از گیاهان که شامل تعداد زیادی گونه با ویژگیهای مختلف است.
araceous
گیاهانی از خانواده آراسه، که معمولاً دارای برگهای بزرگ و گوشتی هستند.
arach
گونهای از بندپایان که به خانواده عنکبوتیان تعلق دارد.
arache
نوعی گیاه با گلهای زیبا و رنگارنگ.
arachic
سبک هنری که بر پیچیدگی و جزییات تأکید دارد.
arachide
محصولی که به دلیل میوههای مغذی و روغنیاش کاشته میشود.
arachidic
ترکیبهایی که معمولاً در تحقیقات علمی و بیوشیمی استفاده میشوند.
arachidonic
آراشیدونیک اسید، نوعی اسید چرب غیر اشباع است که در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیکی نقش دارد.
arachin
آراچین یکی از پروتئینهای ذخیرهای در گیاهان، به ویژه در بادامزمینی است.
arachis
آراکیس، یک جنس از گیاهان است که شامل انواع بادامزمینی میشود.
arachnactis
آراخناکتیس به یک نوع خاص از انموینهای دریایی تعلق دارد که در دریاها یافت میشود.
arachne
آراخنه شخصیت اسطورهای است که به خاطر مهارتهای بافندگیاش مشهور است.
arachnean
آراخنی به دستهای از جانداران اشاره دارد که شامل عنکبوتها و سایر موجودات مشابه هستند.
arachnidan
فامیلی از جانوران که شامل عنکبوتها و عقربها میشود.
arachnidial
مربوط به یا مربوط به آراکنیدها، مانند عنکبوتها.
arachnidism
وضعیتی که ناشی از نیش یا حمله آراکنیدها میشود.
arachnism
ویژگیها و رفتارهای مرتبط با آراکنیدها.
arachnites
آراکنیت نوعی فسیل است که از بقایای موجودات شبیه به عنکبوت باقی مانده است.
arachnitis
آراکنیت به معنی التهاب غشای آراکنوئید، یکی از غشاهای محافظتکننده مغز و نخاع است.
arachnoidal
آراکنوئید به لایهای از بافت نازک و نرم اطلاق میشود که مغز و نخاع را در بر میگیرد.
arachnoidea
آراکنوئید به غشای نازکی اطلاق میشود که مغز و نخاع را پوشش میدهد.
arachnoidean
آراکنوئید به گروهی از موجودات گفته میشود که شامل عنکبوتها و دیگر عذا است.
arachnoiditis
آراکنودیت به التهاب سطح آراکنوئید اطلاق میشود که میتواند باعث درد و ناراحتی شود.