arenulous
بافت خاکی که دارای ذرات ریز شن باشد.
areocentric
مربوط به یا بر اساس مرکزیت سیاره‌ای، به ویژه مریخ.
areographer
شخصی که به مطالعه ویژگی‌ها و نقشه‌کشی مناطق مریخ می‌پردازد.
areography
مطالعه ویژگی‌های جغرافیایی، به‌خصوص مربوط به سیارات دیگر.
areographic
مربوط به ویژگی‌های جغرافیایی سیاره‌ها به‌ویژه مریخ.
areographical
تحلیلی که به ویژگی‌های جغرافیایی سیارات می‌پردازد.
areographically
به‌صورت مرتبط با ویژگی‌های جغرافیایی سیارات.
areolar
بافتی که به‌عنوان حمایت‌کننده بین اندام‌ها و بافت‌ها عمل می‌کند.
areolas
منطقه گرد رنگی در اطراف نوک پستان که سایز و رنگ خاصی دارد.
areolate
درباره‌ی الگو یا شکل نمایانگر قسمت‌های مشخصی که به گونه‌ای جدا شده‌اند.
areolated
دارای ساختار یا الگوی آریوله‌ای، به اجزای مجزا اشاره دارد.
areolation
فرآیند یا حالت آریوله‌ای شدن، ایجاد الگوهای مشخص در سطح.
areolet
یک ساختار کوچک و مجزا، معمولاً مربوط به جنبه‌های بیولوژیکی.
areologic
مربوط به مطالعه ساختارها و الگوهای آریوله‌ای در موجودات زنده.
areological
به جنبه‌های مختلف ساختار و الگوهای آریوله‌ای در زیست‌شناسی اشاره دارد.
areologically
بررسی و تحلیل سازه‌ها و تجزیه و تحلیل آمار و داده‌های مرتبط با زمین
areologies
مطالعه و تجزیه‌ و تحلیل ویژگی‌های زمین و شکل‌های آن
areologist
متخصص در مطالعه ویژگی‌های زمین و شکل‌ها
areometer
دستگاهی برای اندازه‌گیری چگالی مایعات
areometry
علم اندازه‌گیری چگالی و رفتار مایعات
areometric
مربوط به سنجش چگالی و خصوصیات مایعات
areometrical
اَرهومتریک، مربوط به اندازه‌گیری چگالی مایعات و گازها با استفاده از ابزارهایی به نام آرهومتر.
areopagy
اَره‌اوپاژی، عملی که به موجب آن نزاع‌ها به محاکم بالاتر در آتن باستان فرستاده می‌شد.
areopagist
اَره‌اوپاژیست، کسی که عضو شورای اَره‌اوپاگوس در اَتن باستان بود.
areopagite
اَره‌اوپاگیت، شخصی که عضو شورای اَره‌اوپاگوس بود و به دلیل دانش و قضاوتش مورد احترام قرار می‌گرفت.
areopagitic
اَره‌اوپاگیتیک، مربوط به فرآیندها و جلسات شورای اَره‌اوپاگوس که در آن موضوعات با دقت مورد بررسی قرار می‌گرفت.
areopagitica
اَره‌اوپاژیتیکا، جزوه‌ای تدوین شده توسط جان میلتون که از حق آزادی بیان و تفکر حمایت می‌کند.
areopagus
آریوپاگوس، تپه‌ای در آتن که در آنجا محاکمات و تصمیم‌گیری‌های مهم سیاسی و قضایی انجام می‌شد.
areosystyle
آریوسیس‌تیل به یک سبک معماری اطلاق می‌شود که در آن ستون‌ها با فاصله بیشتری نسبت به هم در نظر گرفته می‌شوند.
areostyle
آریوستیل به نوعی فضای معماری اطلاق می‌شود که در آن ستون‌ها با فاصله معین و متناسب با طراحی تزئینی قرار دارند.
areotectonics
آریوتکتونیک، علم بررسی ساختارها و ویژگی‌های ژئولوژیکی سیاره‌ها به ویژه مریخ است.
arere
آره‌ره به نوعی ترانه سنتی در فرهنگ هاوایی اطلاق می‌شود که معمولاً در مراسم خاص اجرا می گردد.
arerola
آرئولا به ناحیه دایره‌ای رنگی اطراف نوک سینه اشاره دارد که در طول زندگی تغییراتی را تجربه می‌کند.
areroscope
آرروسکوپ، ابزاری برای مشاهده پدیده‌های آسمانی و اجرام فضایی می‌باشد.
arest
آرست، به معنای قطع یا متوقف کردن یک گفت و گو یا موضوع است.
aret
ارت، به معنای نبوغ یا استعداد ویژه‌ای در هنر است.
aretaics
آرتائیک، به معنای فلسفه فضیلت و اخلاقیات در رفتار انسان است.
aretalogy
آرتاولوژی، به معنای مطالعه رفتارهای فضیلت‌مند و اخلاقی است.
arethusa
آرتوزا، به معنای یک شخصیت یا مکان در اساطیر با ویژگی‌های خاص است.
arethusas
آرتوسا، نوعی گل زینتی که معمولاً در مناطق مرطوب یافت می‌شود و به خاطر زیبایی‌اش کاشته می‌شود.