attle
جمعآوری، فرایند آمادهسازی یا سازماندهی اقلام.
attntrp
آتنترپ، رویکردی استراتژیک و مدبرانه در مدیریت و برنامهریزی.
attollent
اتولنت، وضعیتی نرم و راحت که برای فعالیتهای فیزیکی مناسب است.
attomy
آتومی، راهحل خلاقانه و هوشمندانه برای مسائل مختلف.
attornare
attorn به معنای انتقال یا واگذاری حقوق قانونی یا تعهدات به یک طرف دیگر است.
attorneydom
attorneydom به معنای حوزه یا دامنه فعالیت وکلا است.
attorneyism
وکیلمداری به معنای رویکرد یا شیوههای وکلای حقوقی است، به ویژه زمانی که به شیوههای غیراخلاقی اشاره داشته باشد.
attorneyship
وکالت به معنای مقام یا وضعیت یک وکیل حرفهای است.
attouchement
تماس یا تعامل به ویژه در زمینه قراردادها و توافقات.
attour
وکیل به نمایندگی از یک شخص یا طرف در امور قانونی.
attourne
واگذاری یا تغییر حق نمایندگی قانونی به یک مرجع جدید.
attractable
توانایی یا قابلیت جذب توسط نیروی جاذبه یا مغناطیسی.
attractance
نیروی جاذب که دو یا چند چیز را به هم نزدیک میکند.
attracter
جاذب، شیء یا نیرویی که دیگر اجسام را به خود میکشد.
attractile
جاذبوار، صفات یا ویژگیهایی که باعث جذب اجسام میشود.
attractor
جاذب، جسم یا نیرویی که دیگر اجسام را به خود میکشد.
attractors
جاذبها، عواملی که افراد یا چیزها را به سمت خود جذب میکنند.
attrahent
attrahent، عاملی که باعث جذب چیز دیگری میشود.
attrap
attrap، به معنای به دام انداختن یا جذب کردن.
attry
attry، ابزاری برای اندازهگیری یا بررسی خواص خاص.
attrib
attrib، به معنی نسبت دادن یا ارتباط دادن نتیجه یا ویژگی به یک عامل خاص.
attributal
ویژگیهای وصفی به کیفیتها یا ویژگیهایی اشاره دارد که به نام یا موضوع خاصی نسبت داده میشود.
attributer
نسبتدهنده به کسی اشاره دارد که چیزی را به شخص یا پدیدهای نسبت میدهد.
attributional
نسبتدهی به فرآیند نسبت دادن ویژگیها یا دلایل به یک رفتار یا رویداد اشاره دارد.
attributively
بهطور وصفی، به نحوهای اشاره دارد که در آن ویژگیها و صفات نامها را تغییر میدهند.
attributiveness
ویژگی وصفی به کیفیت یا حالتی اشاره دارد که در آن ویژگیها یا صفتها به چیزی نسبت داده میشوند.
attributives
ویژگیهای وصفی به کلماتی اشاره دارد که برای توصیف یا مشخص کردن نامها مورد استفاده قرار میگیرند.
attributor
نسبتدهنده، شخصی که اعتبار و مالکیت یک اثر یا ایده را به فردی دیگر نسبت میدهد.
attrist
دلتنگ کردن، به معنای ایجاد احساس اندوه در کسی.
attrite
کاهش تدریجی و پیوسته، به معنای از دست دادن کیفیت یا توانایی به مرور زمان.
attritional
به ویژگی از بین رفتن و تحلیل رفتن اشاره دارد، به ویژه در مورد جنگ یا درگیری.
attritive
به فرآیند کاهش یا ضعیف سازی چیزی اشاره دارد.