attritus
فرسایش، اصطلاحی در علم تشریح به معنای ساییدگی یا آسیبهایی که از استفاده یا فشار بیش از حد به وجود میآید.
attriutively
بهصورت فرسایشی، به معنای رویکردی که شامل تحلیل و بررسی عمیق مسائل میشود.
attroopment
پیشرفت، اصطلاحی برای توصیف رشد یا ترقی در زمینهای خاص.
attroupement
تجمع، به معنای گردهمایی ایدهها یا افراد با هدف خاص.
attunely
بهصورت هماهنگ، توصیف رفتار یا عمل منظم و سازگار.
attunement
هماهنگی، به معنای تطبیق و تنظیم احساسات یا افکار با دیگران.
atturn
برگشتن یا تغییر جهت به سمت شخص یا چیزی.
atua
خدایان در فرهنگهای پلینزی، به ویژه در جزایر مائوری.
atuami
لقب یا نام خاص که برای شخصی استفاده میشود.
atule
حالت یا احساسی ناشی از خستگی یا فشار.
atumble
افتادن یا افتادن به طور نامنظم.
atune
تنظیم کردن یا همگام کردن.
atveen
بین، جایگاهی که دو چیز یا بیشتر در کنار هم قرار دارند و در عین حال از هم جدا هستند.
atwain
به صورت جداگانه، معمولاً در بافت ادبیاتی یا شاعرانه.
atween
بین، در فضای جدا از دو طرف یا دو گروه.
atwin
مشابه، همسان، به ویژه در مورد دو یا چند چیز که از یکدیگر جدا نیستند.
atwind
در حال حاضر، معمولاً در زمینه حرکات؛ با شور و حال.
atwirl
در چرخش یا حرکت به دور یک محور، ممکن است به معنای حرکات دورانی نیز باشد.
atwist
به سمت یا به دور چیزی پیچیدن، تغییر شکل دادن یا تغییر جهت دادن.
atwitch
حرکتی ناگهانی و کوتاه، معمولاً نشاندهندهٔ عصبانیت یا تحریک.
atwite
نسبت دادن سرزنش به شخصی به خاطر عملی یا خطایی.
atwixt
در میان، بین دو چیز یا دو انتخاب قرار داشتن.
atwo
به معنای در کنار یکدیگر یا به صورت دو نفره.
auantic
تعریف کامل به فارسی: واژه 'اوانتیک' به معنای صدایی متناسب با حالتی خاص و متمایز است.
aubain
تعریف کامل به فارسی: واژه 'اوبن' به معنای شخصی است که از منابع و امکانات دیگری بهرهمند است.
aubaine
تعریف کامل به فارسی: 'عید' به معنای فرصتی گرانبها و یا سودی غیرمنتظره است.
aube
تعریف کامل به فارسی: واژه 'صبح' به معنای زمان شروع روز است.
aubepine
تعریف کامل به فارسی: 'اوبپین' به نوعی درخت یا درختچه با گلهای سفید خوشبو اطلاق میشود.
aubergiste
تعریف کامل به فارسی: 'اوبرجیست' به مالک یا مدیر یک رستوران اشاره دارد.
aubergistes
آوبرژیست، نوعی سرآشپز یا کسی است که مسئول تهیه غذا در مکانهای خاص مانند رستورانها است.
aubin
آوبن، نامی است فرانسوی که به طور سنتی استفاده میشود.
aubrey
آوبری، نامی است که معمولاً برای دختران به کار میرود.
aubrieta
آبرینتا، گیاهی است که معمولاً برای زیباسازی باغها استفاده میشود.
aubrietas
آبرینتها، گیاهانی از خانواده Brassicaceae هستند که برای پوشش زمین و زیباسازی استفاده میشوند.
aubrite
آوبریت، شهابسنگی است که معمولاً سبک و شفاف است.
auburns
رنگی که معمولاً برای وصف موها یا برگها به کار میرود و ترکیبی از قهوهای و قرمز است.
auca
غذایی سنتی که در فرهنگ خاصی رایج است.
aucan
نوعی پارچه با خصوصیات خاص که در دوخت لباسها به کار میرود.
aucaner
فردی که در فنون مربوط به ساخت پارچه آوکان مهارت دارد.