آستوماتوس به موجوداتی اطلاق می‌شود که فاقد روزنه‌ها هستند.

آستومیا، به حالتی گفته می‌شود که در آن گیاهان روزنه ندارند و نمی‌توانند به درستی تنفس کنند.

آستوموس به گیاهانی اطلاق می‌شود که روزنه ندارند و در شرایط خاص زندگی می‌کنند.

آستوند به ویژگی‌ها یا حالت‌هایی اشاره دارد که به نوع خاصی مربوط می‌شوند.

آستون به سنگی اشاره دارد که به طور خاص برای زیباسازی محیط استفاده می‌شود.

هیرت‌زده، شگفت‌زده، به حالتی اطلاق می‌شود که شخص به طور غیرمنتظره‌ای تحت تأثیر قرار گیرد و نتواند درست واکنش نشان دهد.

حیرت، حالتی است که در آن فرد به طور غافلگیرکننده و شدید شگفت‌زده می‌شود.

شگفت‌زده، وضعیتی که در آن فرد از چیزی بسیار شگفت‌زده می‌شود.

حیرت‌ها، حالتی جمعی از شگفتی و شگفت‌زده شدن در افراد.

حیرت‌آور، به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی فراتر از انتظار و شگفت‌آور باشد.

به طور حیرت‌زده، حالتی از شگفتی به زبان آوردن یا عمل کردن.

شخصی که دیگران را به شدت شگفت‌زده می‌کند.

حالت یا کیفیت شگفت‌انگیز بودن.

خم شدن به جلو یا پایین.

نام خانوادگی چندین شخصیت تاریخی و فرهنگی.

به معنای فروشگاه یا مغازه.

قابل شگفت‌زده شدن یا حیرت‌انگیز.

احساس حیرت یا شگفتی عمیق نسبت به چیزی.

پیشوند مربوط به ستاره‌ها و آسمان.

نوعی پشم نرم که از بره‌های آستراخان به دست می‌آید.

عمل طرد فردی به عنوان مجازات اجتماعی.

الهه عدالت در اسطوره‌های یونانی.

مربوط به آستراea یا ویژگی‌های او.

گونه‌ای از مرجان که معمولاً در آب‌های گرم زندگی می‌کند و برای اکوسیستم‌های دریایی اهمیت دارد.

خانواده‌ای از مرجان‌ها که شامل انواع متفاوتی می‌شود و به ساختار صخره‌های دریایی کمک می‌کند.

به شکلی اطلاق می‌شود که شباهت به ستاره‌ای دارد و در طبیعت یافت می‌شود.

مربوط به مفصل آستراگال است که درحرکت پا و پا را به ساق متصل می کند.

عمل جراحی برای حذف استخوان آستراگال به منظور تسکین درد و بهبود عملکرد پا.

مربوط به مفصلی است که استخوان آستراگال و کلکانئوس را متصل می‌کند و در حرکات مچ پا اهمیت دارد.

آسترگالو-سنترال، اشاره به مفصلی در پا دارد که آسترگالوس را به مرکز پا متصل می‌کند و در حرکت و تعادل فرد نقش مهمی دارد.

آسترگالوماسی، هنر پیشگویی با استفاده از استخوان‌های آسترگالوس است که در برخی فرهنگ‌ها به عنوان یک روش برای فهمیدن آینده تلقی می‌شود.

آسترگالو-ناویكولار، لیگامانی است که استخوان آسترگالوس را به استخوان ناویكولار متصل کرده و در ثبات مچ پا نقش دارد.

آسترگالو-اسکافوید به مفصلی اشاره دارد که آسترگالوس را به استخوان اسکافوید متصل می‌کند و در حرکت پا نقش دارد.

آسترگالو-تیبیا به مفصلی اشاره دارد که آسترگالوس را به استخوان تیبیای پا متصل می‌کند.

به تنگ کردن یا انقباض اشاره دارد و معمولاً در زمینه‌های پزشکی و علمی به کار می‌رود.

آسترکانی، نوعی سنگ آتشفشانی است که در بعضی از مناطق جغرافیایی وجود دارد.

به طرزی کائناتی یا فراحسی، به معنای سفر روح به دیگر مناطق یا ابعاد.

اجسام یا موجودات فراحسی که در بُعد نجومی وجود دارند.

نوعی تمرین روحانی که به آرامش و بالابردن آگاهی کمک می‌کند.

ترس غیرمنطقی و شدید از رعد و برق و صداهای ناشی از آن.