astrapophobia
ترس شدید و غیرمنطقی از رعد و برق و ترس ناشی از آن.
astre
آستره به معنی ستاره یا جرم آسمانی است که در شب قابل مشاهده است.
astream
آستریم به معنی جوی باریک و ثابت آب است.
astrean
استرین به ویژگی‌ها یا خصوصیات مربوط به ستارگان اشاره دارد.
astrer
آستر به معنی وسیله یا نشانه‌ای است که برای ناوبری استفاده می‌شود.
astrict
محدود کردن، به معنی داشتن مرز یا کیفیت محدود است.
astricted
محدود شده، به معنی تحت تأثیر مرزها یا قوانین قرار گرفتن است.
astricting
محدود کردن، سخت‌گیری در رفتار یا شرایطی که آزادی عمل را کاهش می‌دهد.
astriction
محدودیت، حالتی که آزادی عمل یا انتخاب را کاهش می‌دهد.
astrictive
محدودکننده، هر چیزی که آزادی فعالیت یا عمل را تحت تأثیر قرار دهد.
astrictively
به صورت محدودکننده، به نحوی که آزادی عمل را کاهش دهد.
astrictiveness
محدودکنندگی، حالتی که آزادی عمل را به شدت کاهش می‌دهد.
astricts
محدود کردن، به معنای کنش محدود کردن یا کاهش چیزی.
astrid
آسترید، نامی خاص و زیبا، معمولاً برای دختران استفاده می‌شود.
astrier
آستریر به معنای نوعی آسمان پرستاره و زیبا است.
astriferous
آستریفرس به معنی ستاره‌زا یا ستاره‌دار است.
astrild
آستریلد به نوعی پرنده کوچک و زیبا اشاره دارد.
astringe
آستریج به عمل بستن یا کاهش ترشحات اشاره دارد.
astringed
آستریگ شده به موادی که برای جلوگیری از نشت یا رطوبت پردازش شده‌اند، اشاره دارد.
astringence
ترشی به معنای خاصیت خشک‌کننده مواد غذایی یا نوشیدنی‌ها است که باعث ایجاد حس سفتی یا خشک شدن در دهان می‌شود.
astringently
به صورت ترش و انتقادی، به نوعی که حس ناخرسندی یا تندی را انتقال دهد.
astringer
ماده‌ای که خاصیت خشک‌کنندگی دارد و معمولاً در غذاها یا نوشیدنی‌ها برای تعادل طعم‌ها استفاده می‌شود.
astringes
موادی که خاصیت سفت‌کنندگی و خشک‌کنندگی دارند و معمولاً در درمان‌های پزشکی و آرایشی استفاده می‌شوند.
astringing
عملی که باعث سفت شدن و کاهش ترشحات یا ورم در ناحیه‌ای از بدن می‌شود.
astrion
اصطلاحی که به موضوعات خاصی در علم یا اخترشناسی اشاره دارد.
astrionics
آستریونیک به معنای مطالعه الکترونیک در زمینه فضایی است که شامل استفاده از تکنولوژی‌های الکترونیکی برای پرواز و کاربردهای فضایی می‌باشد.
astroalchemist
آستروکیمی‌دان به فردی اطلاق می‌شود که به بررسی ترکیبات شیمیایی و فرآیندهای موجود در جهان و کیهان می‌پردازد.
astrobiological
آستروبیولوژیکی به عواملی اطلاق می‌شود که به بررسی زندگی و فرآیندهای بیولوژیکی در بستر کیهانی و فضایی مربوط می‌شود.
astrobiologically
به صورت آستروبیولوژیکی به بررسی یا تحلیلی گفته می‌شود که در راستای مطالعه زندگی در فضا و سیارات دیگر صورت می‌گیرد.
astrobiologies
آستروبیولوژی‌ها به مطالعه انواع مختلف زندگی، به ویژه زندگی در سیارات دیگر کنکاش می‌کند.
astrobiologist
آستروبیولوژیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه مطالعه زندگی و عوامل تاثیرگذار آن در فضا و دیگر سیارات تحقیق می‌کند.
astrobiologists
زیست‌شناسی که به بررسی وجود زندگی در مکان‌های غیرزمینی می‌پردازد.
astroblast
انفجار ناگهانی و قوی انرژی از یک منبع فضایی.
astrobotany
بررسی و مطالعه گیاهان و زندگی گیاهی در فضا.
astrocaryum
نوعی نخل که معمولاً در جنگل‌های بارانی آمریکای جنوبی رشد می‌کند.
astrochemist
شیمی‌دانانی که به بررسی ترکیبات شیمیایی در فضا و اجرام آسمانی می‌پردازند.
astrochronological
تاریخ‌گذاری بر اساس ویژگی‌های کیهانی و رکوردهای زمانی.
astrocytic
مرتبط به آستروسیت‌ها، نوعی سلول ستاره‌ای در مغز که در عملکردهای اعصاب نقش دارند.
astrocytoma
آستروسیتوما نوعی تومور خوش‌خیم یا بدخیم که از سلول‌های آستروسیت در مغز ایجاد می‌شود.
astrocytomas
آستروسیتوماها، تومورهایی هستند که از سلول‌های آستروسیت ناشی می‌شوند و ممکن است خوش‌خیم یا بدخیم باشند.