باگنت، نوعی مهره یا قابلیت در دستگاه‌های مختلف که در عملکرد آنها نقش کلیدی دارد.

بگو، نوعی پوشاک یا کیف دست‌ساز که معمولاً از مواد اولیه با کیفیت ساخته می‌شود.

باغوبو، یکی از قبایل بومی فیلیپین که به زبانهای بومی خود و فرهنگ غنی‌شان مشهور هستند.

باگنت، تیغه‌ای است که به انتهای سلاح‌های حرکتی مانند تفنگ متصل می‌شود.

باگنگ، به معنای جدید یا نو است و معمولاً به شروع سال نو اشاره دارد.

باگپایپ، سازی است که با دمیدن هوا به داخل لوله‌هایش صدا ایجاد می‌کند.

باگپایپر، شخصی است که با ساز باگپایپ می‌نوازد.

باگپایپرها، گروهی از افرادی هستند که ساز باگپایپ می‌نوازند.

نواختن جعبه، نواختن نوعی ساز بادی است که با دمیدن هوا در آن صدا ایجاد می‌شود و معمولاً در جشنواره‌ها و مراسم خاص استفاده می‌شود.

کیسه‌پوش، نوعی گیاه است که به خاطر شکل خاص برگ‌هایش به این نام معروف است و معمولاً در مناطق گرمسیری رشد می‌کند.

کیسه‌غلاف، نوعی غلاف گیاهی است که دانه‌ها درون آن قرار دارد و می‌تواند به روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد.

کیسه‌پودینگ، نوعی دسر است که معمولاً با میوه‌ها یا طعم‌دهنده‌های مختلف تهیه می‌شود.

باگراتیونیت، نوعی ماده معدنی نادر است که برای ویژگی‌های خاص خود شناخته می‌شود.

کیسه، نوعی ماهی است که معمولاً در آب‌های شیرین زندگی می‌کند و بخشی از غذاهای محلی در برخی کشورها است.

بگریف، یک کیسه یا ظرف بزرگ برای جمع‌آوری و حمل اشیاء، به ویژه در محیط‌های طبیعی.

بگ روم، فضایی برای نگهداری یا ذخیره‌سازی کیسه‌ها یا چمدان‌ها.

بگس‌فول، معیاری برای اشاره به مقدار یا تعداد زیاد کیسه‌ها.

بگتیکان، نوعی کیسه یا ظرف که معمولاً در صنایع دستی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

باگت، نان باریک و بلند که در فرانسه مشهور است.

باگت‌ها، جمع باگت که به نان‌های باریک و بلند اشاره دارد.

بگویا، یک شهر کوهستانی در فیلیپین که به عنوان "تابستانی" معروف است و به خاطر آب و هوای خنک و مناظر طبیعی جذابش شناخته شده است.

بگویوها، نوعی خاص از گیاهان یا موجودات بومی که به یک منطقه خاص تعلق دارند.

کلاه‌گیس، نوعی کلاه موی مصنوعی که برای نمایش یا هزینه‌های زیبایی استفاده می‌شود.

کلاه‌گیس‌دار، به حالتی اشاره دارد که فردی اقدام به پوشیدن کلاه‌گیس می‌کند.

کلاه‌گیس‌ها، انواع مختلفی از کلاه‌گیس‌های سفارشی برای زیبایی یا نمایش.

بگویون، موجودی افسانه‌ای در ادبیات که به عنوان نماد قدرت و تولد دوباره محسوب می‌شود.

زن دستی، زنی که در خیابان‌ها یا مکان‌های عمومی به صورت غیررسمی یا نیازمندی کار می‌کند، به ویژه برای تأمین معیشت.

زن‌های دستی، جمع زنانی که به صورت غیررسمی در حوزه‌های عمومی کار می‌کنند، به منظور تأمین معیشت زندگی.

کار دستی، کارهایی که شامل ایجاد یا فروش کالاها به صورت غیررسمی و معمولاً در مکان‌های عمومی است.

بahay، واژه‌ای است که در فرهنگ فیلیپینی به خانه یا محل زندگی اطلاق می‌شود.

بهائی‌گری یک دین مستقل است که بر اساس آموزه‌های بهاءالله تأسیس شده و بر وحدت انسان‌ها و برابری آنها تأکید دارد.

بهائی، کسی است که به دیانت بهائی معتقد است و اصول آن را دنبال می‌کند.

باهم، به معنای در کنار هم و به صورت مشترک.

باهاما، کشور جزیره‌ای واقع در دریای کارائیب.

باهاماس، مجموعه‌ای از جزایر در کارائیب که یک مقصد گردشگری محبوب است.

بهن، به معنای ماده یا جنس پارچه.

بهار، فصل تجدید حیات و گل‌دهی، معمولاً بین زمستان و تابستان.

بهاءالله، شخصیتی مذهبی که دین بهائی را تأسیس کرد.

باوردر، شخصی که در قایقرانی و فعالیت‌های آبی دارای مهارت است.

بهره، به معنای موجودی که به زیبایی در طبیعت شناخته می‌شود.