barfish
ماهی بارف نوعی ماهی است که قابلیت تغییر رنگ و شکل برای همگون شدن با محیط اطرافش را دارد.
barful
بارفلی به معنای احساسی از عدم رضایت یا خوشحالی است.
bargainable
قابل چانه‌زنی به معنای این است که می‌توان در مورد قیمت یا شرایط توافق کرد.
bargainee
باجه‌گیر اشاره به فردی دارد که در یک معامله یا مذاکره در طرف دریافت‌کننده است.
bargainer
باجه‌گیر به معنای فردی است که در چانه‌زنی یا مذاکره برای به دست آوردن شرایط بهتر مهارت دارد.
bargainers
تاجران یا افرادی که در مذاکرات تجاری برای رسیدن به توافق یا کاهش قیمت همکاری می‌کنند.
bargainor
شخصی که در فرآیند مذاکره برای خرید یا فروش کالا و خدمات شرکت می‌کند.
bargainwise
هوشمندانه در خرید عمل کردن، به طوری که بتوان بهترین معاملات را بدست آورد.
bargander
شخصی که در مذاکره کرده و در معاملات تجاری شرکت می‌کند.
bargeer
شخصی که قایق‌های باربری را هدایت می‌کند.
bargeese
غازه‌هایی که به زندگی در کنار آب علاقه‌مندند و معمولاً در محیط‌های آبی زندگی می‌کنند.
bargehouse
انبار بارج، محلی که در آن بارج‌ها و قایق‌ها نگهداری می‌شوند.
bargelike
شبیه بارج، به چیزی که ویژگی‌های یک بارج را دارد اشاره دارد.
bargelli
بارگلی، اشاره به نوعی طراحی یا الگو در هنر که به صورت مکرر تکرار می‌شود.
bargellos
بارگلوها، اشاره به آثاری هنری مشابه بارگلی دارند.
bargeload
بار بارج، مقدار کالایی که می‌تواند در یک بارج قرار گیرد.
barger
بارگر، کسی که یک بارج یا قایق را هدایت می‌کند.
bargestone
سنگی که به عنوان مصالح ساختمانی استفاده می‌شود. ممکن است در ساخت و سازهای سنتی یا هنرهای دستی به کار رود.
bargh
پدیده‌ای جوی که به صورت نور در آسمان ظاهر می‌شود و معمولاً با طوفان‌ها همراه است.
bargham
اصطلاحی در ادبیات یا تاریخ که به موارد خاصی اشاره دارد.
barghest
موجودی خیالی در افسانه‌های محلی انگلیسی که به عنوان یک روح یا موجود ترسناک شناخته می‌شود.
barghests
نسخه‌های جمعی از موجودات خیالی بارغست که در افسانه‌ها و داستان‌ها ظاهر می‌شوند.
bargir
شخصی که در بافت و کار با پارچه مهارت دارد و ممکن است به عنوان هنرمند یا صنعتگر شناخته شود.
bargoose
بارگوز، موجودی خیالی است که معمولاً در افسانه‌ها و داستان‌ها به آن اشاره می‌شود و ویژگی‌های خاصی دارد.
barguest
بارگوست، سگی شبح‌وار است که در افسانه‌های محلی به‌ویژه در یورکشایر دیده می‌شود.
barguests
بارگوست‌ها به موجوداتی شبح‌وار اطلاق می‌شود که در افسانه‌ها وجود دارند.
barhal
بارحل، نوعی حیوان است که به خاطر شاخ‌های بزرگ و زیبا معروف است.
baria
باریا به معنای نوعی زندگی یا موجودیت است که در فرهنگ‌های مختلف شناخته شده است.
bariatrician
باریاتریک، پزشکی است که در زمینه چاقی و درمان‌های مرتبط با آن تخصص دارد.
baric
باریک به معنای مربوط به فشار جوی است.
barycenter
مرکز جرم، نقطه‌ای است که در آن دو یا چند جرم متعادل می‌شوند.
barycentre
مرکز جرم، نقطه‌ای است که در آن نیروی گرانشی بین اجسام متوازن می‌شود.
barid
بارید به معنای پیام‌آور یا خبررسان است.
barie
باریه می‌تواند به معنی غیرمعمولی از یک واژه باشد.
barye
باریه واحد اندازه‌گیری فشار می‌باشد.
baryecoia
باری‌اکویا، نوعی اختلال است که در آن فرد نمی‌تواند طعم‌های مختلف را تشخیص دهد.
baryes
باریس، واژه‌ای است که در زمینه‌های علمی به نوعی از واحدها یا مفاهیم اشاره دارد.
baryglossia
باری‌گلاسیا، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن زبان ضخیم‌تر از حد معمول است.
barih
باریح به معنای باد قوی و شدید است که در شرایط خاص جوی رخ می‌دهد.
barylalia
باری‌لالیا، اختلالی است که در آن فرد در تلفظ درست کلمات مشکل دارد.