age hardening
سخت شدن سن به فرایندی اشاره دارد که طی آن مواد به دلیل پیر شدن سخت‌تر می‌شوند.
ageing
پیری به فرایند طبیعی تبدیل شدن به فردی مسن‌تر و تغییرات جسمی و روحی ناشی از آن اشاره دارد.
ageist
سن‌گرا به شخصی اطلاق می‌شود که نسبت به سن خاصی تبعیض قائل می‌شود.
age-long
طولانی‌مدت به چیزی اطلاق می‌شود که برای مدت زمان بسیار طولانی ادامه دارد.
agender
حالت یا هویتی که فرد احساس نمی‌کند که به هیچ جنسیتی تعلق داشته باشد.
agent general
شخصی که مسئول نظارت بر عملیات آژانس در یک منطقه وسیع است.
agentive
فعل یا ساختاری که فاعل را در عمل نشان می‌دهد.
agent noun
اسم یا واژه‌ای که فردی را توصیف می‌کند که عمل خاصی را انجام می‌دهد.
agent orange
Agent Orange یک نوع علف‌کش سمی است که در طول جنگ ویتنام توسط نیروهای ایالات متحده استفاده شد.
agent provocateur
عامل تحریک‌کننده کسی است که برای ایجاد ناآرامی یا وادار کردن دیگران به عمل تحریک‌آمیز وارد یک گروه می‌شود.
age of consent
سن رضایت سنی است که در آن یک فرد می‌تواند به رابطه جنسی قانونی رضایت دهد.
age of discretion
سن اختیار سنی است که فرد می‌تواند به‌طور مستقل تصمیم‌گیری کند و از عواقب آن آگاه باشد.
age of innocence
سن بی‌گناهی دوره‌ای است که در آن فرد در مورد دنیا بی‌خبر و پاک است.
age of reason
سن عقل سنی است که فرد می‌تواند تفکر منطقی و انتقادی را آغاز کند و مسئولیت رفتارهای خود را قبول کند.
age range
محدوده سنی، دامنه سنی افراد را به طور خاص تعریف می‌کند که معمولاً برای فعالیت‌ها یا مجوزها استفاده می‌شود.
age-restricted
محدودیت سنی به معنای مشخص کردن سن حداقلی برای دسترسی یا شرکت در یک فعالیت است.
age spot
نقطه سنی، نقاطی بر روی پوست است که به دلیل افزایش سن و یا قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض آفتاب به وجود می‌آید.
agflation
افزایش هزینه‌های کشاورزی که منجر به افزایش قیمت مواد غذایی می‌شود.
aggadah
آگادا به مجموعه‌ای از متون ادبی یهودی اطلاق می‌شود که شامل داستان‌ها، افسانه‌ها و آموزه‌هاست.
ag-gag
قوانینی که مانع از فیلمبرداری یا مستند‌کردن اعمال کشاورزی در مزارع می‌شود.
agglomeration
به تجمع یا تجمعی از چیزها اشاره دارد که به طور معمول به یکدیگر نزدیک هستند.
agglutinated
به معنای ترکیب و چسبیدن کلمات یا اجزای زبان به یکدیگر است.
aggradation
به افزایش سطح زمین در اثر انباشته شدن رسوبات در طول زمان اشاره دارد.
aggravate
به بدتر کردن یا تشدید کردن یک وضعیت یا مشکل اشاره دارد.
aggravation
به بدتر شدن شرایط یا وضعیت اشاره دارد، به ویژه از نظر پزشکی یا عاطفی.
aggregate
به کل یا مجموع چیزها اشاره دارد که به طور جداگانه ارزیابی نشده‌اند.
aggregate demand
تقاضای کل به مجموع تقاضاهای کل کالاها و خدمات در یک اقتصاد اشاره دارد.
aggregate fruit
میوه تجمعی، میوه‌ای است که از ترکیب چندین میوه کوچک به وجود آمده است.
aggregate supply
عرضه کل به مجموع عرضه‌ها در یک اقتصاد اشاره دارد که به قیمت‌ها و هزینه‌ها بستگی دارد.
aggregator
جمع کننده، شخص یا وسیله‌ای است که اطلاعات را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌کند.
aggressively
به طرز تهاجمی و بدون ملاحظه، با شدت و قاطعیت عمل کردن.
aggressor
شخصی که در رفتارهای تهاجمی و حملات دیگران را تحریک می‌کند.
aggrieved
افرادی که به دلیل رفتار غیرمنصفانه احساس آسیب یا ناامیدی می‌کنند.
aggrupation
عمل یا نتیجه جمع‌آوری یا گروه‌بندی افراد یا چیزها.
aghast
حالت شوک و وحشت به دلیل چیزی غیرمنتظره یا ناخوشایند.
agile
توانایی سریع و مؤثر در حرکت یا فکر کردن.
agile gibbon
گیبون چابک، نوعی موجود زنده از خانوادهٔ لمورها که به خاطر توانایی حرکتی بالا و چابکی‌اش شناخته می‌شود.
agio
اجیو، تفاوت قیمت بین ارزها، به ویژه در معاملات مالی، که به نفع یا زیان معامله‌گران می‌تواند باشد.
agist
اجاره دام، یعنی قراردادن دام‌ها بر روی علفزاری که متعلق به فرد دیگری است.
agitation
تحریک، احساسی قوی از اضطراب یا تحریک، به ویژه زمانی که موجب فعالیت اجتماعی می‌شود.