an acquired taste
طعمی که ممکن است در ابتدا خوشایند نباشد اما با گذشت زمان فرد به آن علاقه‌مند می‌شود.
anacronym
کلمه‌ای که از حروف اول چند کلمه دیگر تشکیل شده است.
anacrusis
در موزیک، به نوت‌هایی اشاره دارد که قبل از آغاز اصلی یک الگو نواخته می‌شوند.
anadromous
به ماهیانی اطلاق می‌شود که برای تخم‌گذاری از دریا به آب‌های شیرین می‌روند.
anaemia
آنمی، کم‌خونی؛ وضعیتی است که در آن تعداد کافی گلبول‌های قرمز خون در بدن موجود نیست.
anaemic
حالت فردی که به آنمی مبتلا است و معمولاً رنگ‌پریده به نظر می‌رسد.
anaerobe
موجودی که برای زندگی به اکسیژن نیاز ندارد.
anaerobic
مرتبط با شرایطی که در آن اکسیژن وجود ندارد یا برای انجام فعالیت لازم نیست.
anaerobic digester
دستگاهی که مواد آلی را در غیاب اکسیژن به انرژی و محصولات دیگر تبدیل می‌کند.
anaerobic digestion
فرآیند تجزیه مواد آلی تحت شرایط بی‌هوازی که منجر به تولید انرژی و بیوگاز می‌شود.
anaesthesia
بیهوشی، حالتی که در آن احساس درد از بین می‌رود، معمولاً از طریق داروهایی که به بدن تزریق می‌شود، استفاده می‌شود.
anaesthesiology
بیهوشی‌شناسی، شاخه‌ای از پزشکی که به بیهوشی و کنترل درد در حین جراحی و روش‌های پزشکی مربوط می‌شود.
anaesthetic
بیهوشی، ماده‌ای که برای ایجاد بی‌حسی یا بیهوشی در بیماران استفاده می‌شود.
anaesthetist
بیهوشی‌چی، پزشکی که مسئول تجویز و مدیریت بیهوشی برای بیماران در طول عمل جراحی است.
anaesthetize
بیهوش کردن، عمل جلوگیری از احساس درد از طریق دارو.
anagen
آناژن، مرحله رشد فعال مو که در آن موها به‌طور مستقیم و سریع رشد می‌کنند.
anagenesis
آنژنز، یا تکامل خطی، نوعی از تکامل است که در آن یک گونه به مرور زمان تغییر می‌کند و بدون ایجاد نژادهای جدید، به شکلی جدید در می آید.
anaglyph
آناغلیف، تصویر سه‌بعدی‌ای است که با استفاده از رنگ‌های مختلف ایجاد می‌شود و معمولاً نیازمند عینک مخصوص است.
anaglypta
آناگلیپتا، نوعی از کاغذ دیواری برجسته است که با الگوهای مختلف طراحی شده و عمدتاً برای تزئین داخلی استفاده می‌شود.
anagnorisis
آنوگرسیس، دراماتیک به معنای کشف یا شناخت یک حقیقت مهم در داستان است که معمولاً به تغییر در عمل منجر می‌شود.
anagrammatic
آنگراماتیک به تغییر حروف یک کلمه به کلمه دیگر گفته می‌شود که تمام حروف باید در آن گنجانده شوند.
anagrammatize
آنگراماتیزه کردن به معنای بازآرایی حروف یک کلمه به گونه‌ای است که کلمه‌ای جدید ایجاد شود.
a nail in the coffin of
میخ در تابوت، عبارت است از یک علتی که به شکست یا پایان یک چیز کمک می‌کند.
analects
گفتارها، مجموعه‌ای از جملات یا نظرات حکیمانه که معمولاً از آموزگاران یا فلاسفه به یادگار مانده‌اند.
analemma
آنالما، نموداری است که موقعیت خورشید را در فصول مختلف نشان می‌دهد.
analepsis
آنالپس، به معنای بازگشت به یک زمان گذشته در یک داستان یا روایت است.
anal fin
پره آنال، یک ساختار در پشت بدن ماهی‌ها است که به تعادل و هدایت آن‌ها کمک می‌کند.
analgesic
مسکن، دارویی است که برای کاهش یا تسکین درد استفاده می‌شود.
analogue
آنالوگ، به سیستمی اطلاق می‌شود که به صورت پیوسته و بدون قطعیت متغیر است.
analogue-to-digital converter
مبدل آنالوگ به دیجیتال، ابزاری برای تبدیل سیگنال‌های آنالوگ به سیگنال‌های دیجیتال.
analphabetic
تحصیل‌نکرده، شخصی که قادر به خواندن یا نوشتن نیست.
anal-retentive
سختگیر، کسی که نسبت به جزئیات و نظم بسیار حساس است.
anal-sadistic
آنا-سادیستی، به معنای رفتارهای خاصی است که با تمایلات سادیستی مربوط به از بین بردن یا کنترل بر افراد مرتبط است، و معمولاً به صورت تحلیلی در روانشناسی بررسی می‌شود.
anal sex
فعالیت مقعدی به معنای مقاربت جنسی است که در آن آلت تناسلی به مقعد وارد می‌شود. این عمل ممکن است در بین برخی افراد به عنوان یک اقدام جنسی در نظر گرفته شود.
analysand
تحلیل‌جو، فردی است که تحت معالجه روانکاوی قرار می‌گیرد و به وحدت و درک شخصیت خود می‌پردازد.
analyte
آنالیت به ماده‌ای اطلاق می‌شود که در یک نمونه قرار دارد و برای شناسایی یا اندازه‌گیری آن تحت آزمایش قرار می‌گیرد.
analytical geometry
هندسه تحلیلی، شاخه‌ای از ریاضیات است که در آن اشکال هندسی با استفاده از سیستم‌های مختصاتی و معادلات جبر تحلیل می‌شوند.
analytical philosophy
فلسفه تحلیلی، رویکردی در فلسفه است که بر تحلیل زبان و مفهوم‌ها تأکید می‌کند و بر وضوح منطقی استدلال‌ها متمرکز است.
analytical psychology
روان‌شناسی تحلیلی یک شاخه از روان‌شناسی است که به تأثیر ناخودآگاه بر رفتار و تفکر انسان می‌پردازد.
a name to conjure with
نامی که به طور خاص در یک زمینه خاص به شدت معتبر و تأثیرگذار است.