footmenfootpad
پا کاران، نمایانگر خدمات همیشگی و افتخار محسوب می‌شود.
footpaddery
پا کارگری، حرفه‌ای که به تولید کفش‌های سنتی و مدرن می‌پردازد.
footpick
پاگیر ابزاری است که برای تمیز کردن زیر ناخن‌ها به کار می‌رود.
footpound
یک پا-پوند واحد اندازه‌گیری انرژی است که معادل جابجایی یک پوند در فاصله یک پا است.
footpounds
پا-پوندها واحدهایی هستند که برای اندازه‌گیری کار انجام شده یا انرژی مصرف شده استفاده می‌شوند.
footraces
مسابقات دو به رقابت‌هایی اطلاق می‌شود که در آن افراد با پای خود در فاصله‌های معین می‌دوند.
footrail
تابه‌پایان به میله یا سطحی اطلاق می‌شود که برای حمایت و استراحت پای افراد طراحی شده است.
footrill
پا-آو به سطحی نرم و راحت اطلاق می‌شود که برای راه رفتن استفاده می‌شود.
footroom
جای پا به فضای لازم برای قرار گرفتن پاها در یک مکان اشاره دارد.
footrope
طناب پای نوعی طناب است که در حمل و نقل یا ماهی‌گیری برای تنظیم بار یا ابزار استفاده می‌شود.
footropes
طناب‌های پای تعدادی از طناب‌ها هستند که برای پایداری و تنظیم در فعالیت‌های مختلف مانند ماهی‌گیری استفاده می‌شوند.
footscald
سوزش پا به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن پوست پا در اثر رطوبت یا عوامل دیگر ملتهب می‌شود.
footscraper
پاچنگ ابزاری است که برای تمیز کردن و برداشتن خاک و گل از روی کفش‌ها استفاده می‌شود.
footslogger
پایشکن به شخصی اطلاق می‌شود که به سرعت یا با استقامت در مسیرهای طولانی پیاده‌روی می‌کند.
footsoreness
درد یا ناراحتی احساس شده در پاها، که معمولاً ناشی از فعالیت بیش از حد یا فشار است.
footsores
زخم یا آسیب‌های پوستی کوچک که معمولاً بر روی پاها شکل می‌گیرند، معمولاً ناشی از سایش یا فشار.
footstall
وسیله‌ای برای قرار دادن پاها هنگام نشستن یا استراحت، معمولاً برای افزایش راحتی.
footstick
ابزاری که معمولاً برای کمک به حفظ تعادل در هنگام راه رفتن یا ایستادن استفاده می‌شود.
footstock
جزئی از دوچرخه که پای را حمايت می‌کند و به نرمی و راحتی سواری کمک می‌کند.
footstone
سنگی که معمولاً در ورودی‌ها یا راهروها به کار می‌رود تا مسیر را مشخص کند.
footwarmer
گرم‌کن پا، وسیله‌ای برای گرم کردن پاها، معمولاً در طول زمستان یا در مکان‌های سرد استفاده می‌شود.
footwarmers
جمع کلمه گرم‌کن پا، اشاره به تجهیزات متعدد یا انواعی از گرم‌کن‌های پا دارد.
footweary
خستگی پا، حالتی که به دلیل خستگی یا استفاده بیش از حد از پاها ایجاد می‌شود.
footwears
جمع کلمه کفش، شامل انواع و اشکال مختلف کفش‌ها که برای پوشیدن بر روی پاها استفاده می‌شود.
footworks
حرکات پا، تکنیک‌ها یا شیوه‌های خاص استفاده از پاها، به ویژه در رقص یا ورزش.
footworn
فرسوده از استفاده، وضعیتی که در آن پاها یا کفش‌ها به دلیل استفاده مکرر آسیب دیده و worn out شده‌اند.
foozler
فوزلر به معنای فردی است که در حرکات خود بی‌دقت یا احمقانه است.
foozlers
فوزلرها به افرادی اطلاق می‌شود که در رفت و آمد و رفتار خود بی‌دقت و احمقانه هستند.
fopdoodle
فپ دودل به معنای فردی است که دغدغه‌ها و نگرانی‌های بیهوده دارد.
fopling
فاپلینگ به معنای جوانی است که به ظاهر خود بسیار اهمییت می‌دهد.
fopped
فپد به معنای اتخاذ رفتار یا ظاهری بیهوده و ناپسند.
fopperly
فپره‌لی به معنای رفتاری متکبرانه و بی‌معنی است که به ظاهر فرد تمرکز دارد.
foppy
فاپی به معنای دارای ظاهری نمایشی و غیرمعمول است، معمولاً در مورد لباس یا شیوه‌های رفتار اشاره دارد.
fopping
فاپی به معنای ادای جلوه‌های ظاهری و خودستایی است.
foppishly
فاپی به معنای رفتار به صورت نمایشی و غیرطبیعی در موقعیت‌های اجتماعی است.
foppishness
فاپی بودن به معنای اشتیاق به ظاهر و شیوه‌های زیبا و اغراق‌آمیز است.
fopship
فاپی بودن به معنای تمایل به رفتار یا ظاهر غیرجدی و نمایشی است.
foragement
فوراجمنت به معنای جمع آوری غذا یا منابع، به ویژه در شرایطی که کمبود وجود دارد، استفاده می‌شود.
forayer
فورایر به معنی فردی است که به جمع آوری غذا یا منابع از طبیعت می‌پردازد.
forayers
فورایرها افرادی هستند که به جمع آوری غذا یا منابع از طبیعت می‌پردازند.