gamboller
گامبولر به شخصی اشاره دارد که در نمایش‌های تفریحی و سرگرمی فعالیت می‌کند.
gambone
گامبون به تکه‌ای بزرگ از گوشت اطلاق می‌شود که معمولاً به طور آهسته پخته می‌شود.
gambreled
گامبرل به نوعی از ساختمان‌ها یا سقف‌ها اطلاق می‌شود که دارای زاویه‌های مشخصی هستند.
gambrelled
گامبرل به نوع خاصی از طراحی سقف و ساختار ساختمان اشاره دارد.
gambroon
گامبون نوعی پارچه محکم و با کیفیت است که معمولاً برای پوشاک استفاده می‌شود.
gambs
گامب، اشاره به نوعی حیوان یا موجود زنده دارد که در جنگل‌ها زندگی می‌کند و به دلیل چابکی و سرعت خود شناخته شده است.
gamdeboo
گامدبو به نوعی گیاه گلدار اشاره دارد که به دلیل زیبایی و جذابیتش در باغ‌ها کشت می‌شود.
gamdia
گامدیا، اشاره به یک ابزار یا دستگاهی است که برای بهبود کیفیت و تجربه بازی طراحی شده است.
gamebag
کیسه بازی، به نوعی کیف یا بسته‌ای اشاره دارد که برای نگهداری وسایل و تجهیزات بازی استفاده می‌شود.
gameball
توپ بازی، به توپ یا شیئی اشاره دارد که برای بازی‌ها و ورزش‌ها استفاده می‌شود.
gamecraft
گیمکرافت به فرآیند ساخت و توسعه بازی‌ها اشاره دارد و معمولاً به نرم‌افزارها و ابزارهای مرتبط مربوط می‌شود.
gameful
بازی‌گونه، به وضعیتی اشاره دارد که در آن عناصر بازی (مانند رقابت و چالش) در فعالیت‌ها یا تجربه‌های غیر بازی به کار گرفته می‌شوند.
gamekeeping
نگهداری از بازی به فرایند محافظت، مدیریت و توسعه حیات وحش و زیستگاه‌های طبیعی اشاره دارد.
gamelang
گاملنگ به یک زبان برنامه‌نویسی خاص اشاره دارد که بیشتر برای ساخت بازی‌ها و تجربیات تعاملی به کار می‌رود.
gameless
بدون بازی به حالتی اشاره دارد که در آن عناصر و مکانیزم‌های بازی وجود ندارد.
gamelike
شبیه بازی به وضعیتی اشاره دارد که عناصر بازی در آن وجود دارد یا در آن حالت خود را نشان می‌دهد.
gamelin
گاملین به شخصیت‌ها یا عناصر خاص در برخی از بازی‌ها اشاره دارد.
gamelion
گاملیون، مخلوقی اسطوره‌ای که به عنوان نگهبان جنگل‌ها و منابع طبیعی شناخته می‌شود.
gamelote
گاملوت، یک سنت یا رسم مرتبط با جشن و شادی در فرهنگ‌های مختلف.
gamelotte
گاملوت، نوعی کیک یا دسر که معمولاً در مهمانی‌ها سرو می‌شود.
gamene
گامن، نوعی ساز موسیقی که به خاطر صداهای خاصش مشهور است.
gameness
جرأت، شجاعت و پایداری در برابر مشکلات و چالش‌ها.
gamenesses
جرأت‌ها، مجموعه‌ای از شجاعت‌ها و پایداری‌ها در محیط‌های مختلف.
gamesman
بازی‌خور، شخصی که در بازی‌ها مهارت و تجربه دارد و به طور کلی به بازی‌های رقابتی علاقه‌مند است.
gamesomely
به زیبا و دلنشین بودن در انجام کاری اشاره دارد.
gamesomeness
حالت یا کیفیت بودن در بازی یا رقابت به شکلی دلپذیر.
gamestress
فشاری که به هنگام رقابت در بازی‌ها به بازیکنان وارد می‌شود.
gametal
نوعی ماده یا فناوری جدید که در صنعت بازی‌ها به کار می‌رود.
gametange
مجموعه‌ای از بازی‌ها یا سرگرمی‌ها که برای تفریح به کار می‌رود.
gametic
گامتیک به مرحله‌ای از زندگی اشاره دارد که در آن گامت‌ها (سلول‌های جنسی) تشکیل و آماده می‌شوند.
gametically
به فرآیندهایی اشاره دارد که به تولید یا تغییر گامت‌ها مرتبط هستند.
gametocyst
گامتوسیست به ساختاری در برخی از گیاهان و قارچ‌ها اشاره دارد که در آن گامت‌ها تولید می‌شوند.
gametogeny
به فرآیند تولید گامت‌ها در موجودات زنده اشاره دارد.
gametogenic
به فرآیندها و مکانیسم‌هایی اشاره دارد که به تولید گامت‌ها کمک می‌کنند.
gametogenous
به تولید گامت‌ها از بافت‌ها و ساختارهای خاص در موجودات اشاره دارد.
gametogony
گامتوگونی، فرایند تشکیل گامت‌ها در موجودات زنده، به‌خصوص در دوره‌های خاص از چرخه حیات آنهاست.
gametogonium
گامتوگونیم، ساختاری است که در برخی موجودات زنده گامت‌ها را تولید می‌کند.
gametoid
گامیتوئید به چیزی گفته می‌شود که شباهت به گامت دارد.
gametophagia
گامتوفاژی به معنای مصرف گامت‌ها توسط یک موجود زنده است.
gametophyll
گامتوفیل‌ها ساختارهایی شبیه به برگ هستند که گامت‌ها را حمل می‌کنند.