gradationately
به معنای تدریجی و مرحله به مرحله در ترکیب یا تغییر مورد استفاده قرار میگیرد.
gradatively
به صورت تدریجی و مرحله به مرحله به پیش میرود.
gradatory
به معنی دارای تدریج هستند و به تغییرات مرحله به مرحله اشاره دارد.
graddan
یک واژه نادر و خاص که در زمینههای ویژه کاربرد دارد.
gradefinder
ابزاری برای شناسایی و ارزیابی سطح و درجات آموزشی.
gradeless
بدون نمره، سیستمی که در آن ارزیابی بر اساس نمرات صورت نمیگیرد و بیشتر بر یادگیری تمرکز دارد.
grademark
نمرهای که به منظور ارزیابی و راهنمایی دانشآموزان مشخص میشود.
gradgrind
شخصیت ادبی که نمایانگر رویکرد سختگیرانه و صرفا مبتنی بر حقایق است.
gradgrindian
روشی که به شدت متکی به حقایق و اعداد است و کمتر به احساسات توجه دارد.
gradgrindish
نگرشی که بر واقعیتها و اطلاعات سخت تأکید دارد و احساسات را نادیده میگیرد.
gradgrindism
مکتبی آموزشی که بر واقعیتها و دادههای سخت تأکید دارد و به خلاقیت و تفکر انتقادی توجه نمیکند.
gradienter
گرادیوئر، ابزاری است که برای اندازهگیری شیب یا گرادیان سطوح استفاده میشود.
gradientia
شیب، اصطلاحی است که برای توصیف تغییر ارتفاع نسبی در یک مسیر یا سطح به کار میرود.
gradings
درجهبندی، به معنای ارزیابی و تعیین سطح کیفیت یا عملکرد یک مورد یا شخص است.
gradino
درجه یا پله، واحدی از ارتفاع است که معمولاً به عنوان قسمتی از یک پله یا نردبان در نظر گرفته میشود.
gradiometric
گرادیومتریک، توصیف نوعی اندازهگیری است که بر اساس تفاضل در مقادیر گرانش گرادیان انجام میشود.
gradometer
گرادومتر، ابزاری است برای اندازهگیری زوایا و شیب در پروژههای مختلف.
graduale
تدریجی، به معنای تغییر یا پیشرفت آرام و پیوسته است.
gradualist
تدریجیگرا، کسی که به تغییرات تدریجی و مستمر اعتقاد دارد.
gradualistic
تدریجیگرا، مربوط به تغییرات یا پیشرفتهای تدریجی است.
graduality
تدریجی بودن، خصوصیت تغییرات بهتدریج و آرام است.
gradualness
تدریجی بودن، صفت تغییرات یا افزایش بهتدریج و آرام.
graduateship
فارغالتحصیلی، وضعیت یا کیفیت یک فرد فارغالتحصیل.
graduatical
فارغالتحصیلی، مربوط به تحصیلاتی که منجر به دریافت مدرک میشود.
graduator
فارغالتحصیل، کسی که تحصیلات خود را به اتمام رسانده است.
graduators
فارغالتحصیلان، افرادی که تحصیلات خود را به اتمام رساندهاند و به مناسبتها یا گردهماییهای اجتماعی دعوت میشوند.
graeae
گریهها، موجوداتی افسانهای که در اساطیر یونانی به تصویر کشیده میشوند.
graecian
یونانی، مربوط به یونان و فرهنگ، تاریخ، و زبان آن.
graecomania
عشق به فرهنگ و هنر یونان، مخصوصاً در میان طرفداران تاریخ باستان.
graecophil
یوناندوست، کسی که به فرهنگ، زبان، یا تاریخ یونان باستان علاقهمند است.
graeculus
گراکیولوس، یک شیء کوچک و خاص که معمولاً به هنر یا تمامیت فرهنگی یونان باستان ارتباط دارد.
graeme
گراهم، یک نام مردانه رایج که به طور خاص در فرهنگهای انگلیسی زبان و بیشتر در اسکاتلند استفاده میشود.
graf
گراف، نوعی از هنر خیابانی که شامل نوشتار یا تصاویر بر روی دیوارها و ساختمانهاست.
graff
گراف، یک فرم هنری که شامل نوشتن یا ایجاد تصاویر به صورت غیررسمی بر روی سطوح عمومی است.
graffage
گرافی، نمایشی از هنر خیابانی شامل نوشتار و تصاویر که به سطوح عمومی اضافه میشود.
graffer
گرافر به هنرمندانی اطلاق میشود که آثار گرافیتی را روی دیوارها و مکانهای عمومی ایجاد میکنند.
graffias
گونهای از آثار گرافیتی که بر روی دیوارها و سطوح دیگر نقاشی میشود.
grafship
لقب یا عنوانی که به هنرمندان گرافیتی در یک جامعه یا فرهنگ داده میشود.