گونه‌ای نادر از حیوانات که در مکان‌های خاصی زندگی می‌کند.

فردی که به خلبانی قایق و سفرهای دریائی شناخته می‌شود.

ملکه‌ای افسانه‌ای در ادبیات که به خاطر عشقش به شاه آرتور شناخته می‌شود.

ابزاری برای تحلیل اطلاعات و روندها در زمینه‌های مختلف.

گینس، نوعی آبجو سیاه و غلیظ است که در ایرلند تولید می‌شود و به خاطر طعم خاص و کمی تلخی‌اش شناخته می‌شود.

گیپور نوعی توری با الگوهای پیچیده است که عمدتاً در صنعت مد و طراحی لباس استفاده می‌شود.

گیربند، زنجیری از گل یا دیگر عناصر تزیینی است که برای تزئین فضاها استفاده می‌شود.

گویسارد به شخصی اطلاق می‌شود که با ترفندهای خاص یا زیرکی خود به دیگران سرگرمی می‌دهد.

گویساردها به گروهی از افراد اشاره دارد که با ترفندها و شیطنت‌های خود دیگران را سرگرم می‌کنند.

گویزآرم نوعی سلاح تقریباً بلند با سر تیز است که در نبردها استفاده می‌شود.

پوشیده، به معنای پنهان یا در لباس دیگری بودن، یعنی نمایان شدن به شکل دیگری.

مربوط به گویسیان، معمولاً در زمینه فرهنگ یا هنر اشاره دارد.

پوشاندن خود با لباس یا ظاهری متفاوت، به ویژه برای پنهان کردن هویت.

شبیه به گیتار، اشاره به ویژگی‌هایی که صدای گیتار را تداعی می‌کند.

نوعی معدنی نادر با ویژگی‌های خاص.

نوعی پرنده که به خاطر صدای خاص و منحصر به فردش شناخته شده است.

گودج، چیزی که به نظر بی‌ارزش می‌رسد اما ممکن است ارزش یا معانی دیگری داشته باشد.

گیرایی و جذابیت خاصی که به برند لوکس گیتن تعلق دارد.

سیم یا طنابی که برای تقویت و تثبیت سازه‌های موقتی استفاده می‌شود.

استانی در هند که به خاطر تاریخ و فرهنگ غنی‌اش مشهور است.

شهری در پاکستان که به خاطر تاریخ و اقتصادش شناخته می‌شود.

زبان و فرهنگ مردم گجرات در هند.

گُل، قسمتی از گیاه که عموماً دارای رنگ و زیبایی خاصی است و برای تولید میوه یا دانه استفاده می‌شود.

گولا، در برخی زبان‌ها به معنی شکر و مواد شیرین‌کننده است.

گولای، یک نوع دسر شیرین که در برخی فرهنگ‌ها شناخته شده است.

گلامان، نوعی ژله‌ است که از جلبک دریایی ساخته می‌شود و در دسرها به کار می‌رود.

گولانچا، نوعی چای خوش‌طعم که در برخی مناطق محبوب است.

گولند، باغی از گل‌ها که به زیبایی و زیبایی‌های طبیعی اشاره دارد.

گولانگنس، یک نام برای نوعی غذا یا خوراکی خاص که ممکن است در فرهنگ‌های مختلف کاربرد داشته باشد.

گولاریس، اشاره به یک گونه خاص از ماهی یا موجودات زنده دیگر که در زیست‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

گولاس، نوعی خوراک یا غذا که معمولا خوشمزه و با طعم‌های قوی سرو می‌شود.

گولاش، خورشت سنتی مجارستانی که با گوشت و سبزیجات تهیه می‌شود و در فرهنگ‌های مختلف محبوب است.

گولد، اصطلاحی به معنای طلا یا اشاره به اشیای طلاکاری شده در برخی زبان‌ها.

گولدنگروشنی، نام یک ارز قدیمی در اتریش که در زمان‌های گذشته رایج بود.

گُل، نوعی گیاه زینتی که معمولاً برای زیبایی در باغ‌ها و منازل کاشته می‌شود.

بلعیده شدن، زمانی که چیزی یا کسی به طور کامل در چیزی غوطه‌ور یا محو می‌شود.

مرتبط با خلیج، به ویژه در زمینه راحتی و نوع آب و هوا.

در مقایسه با دیگر مکان‌ها، از لحاظ ویژگی‌های خلیجی بیشتر مشخص می‌شود.

بهترین یا بیشترین ویژگی‌های خلیجی را دارا بودن.

غوطه‌ور شدن یا محو شدن در چیزی، معمولاً اشاره به آب و دریا دارد.