haemathermous
هیماترموس، به موجوداتی اطلاق می‌شود که قابلیت حفظ دمای بدن را به طور مداوم دارند، مانند پستانداران و پرندگان.
haematics
هماتیک، به مطالعه و تحقیق در زمینه خون و ویژگی‌های آن اشاره دارد.
haematid
هماتید، به نوع خاصی از گلبول‌های قرمز خون اشاره دارد که در تجزیه و تحلیل‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
haematinic
هماتینیک، به موادی اطلاق می‌شود که به افزایش سطح هموگلوبین در خون کمک می‌کنند.
haematinon
هماتینون، به ترکیبی در خون اشاره دارد که در واکنش‌های شیمیایی مرتبط با خون نقش دارد.
haematins
هماتین‌ها، رنگدانه‌هایی در خون هستند که نقش مهمی در انتقال اکسیژن ایفا می‌کنند.
haematinum
هایماتین یک ماده شیمیایی است که در فرآیندهای بیوشیمیایی بدن نقش دارد و به طور خاص در ارتباط با سلامت خون اهمیت دارد.
haematitic
هایماتیتیک به ویژگی‌های مرتبط با مادهٔ معدنی هایماتیت اشاره می‌کند و در زمینه‌های زمین‌شناسی و علوم خاک مورد استفاده قرار می‌گیرد.
haematoblast
هایماتوبلاست به یک نوع سلول بنیادی خون اشاره دارد که در فرآیند تولید سلول‌های خونی نقش دارد.
haematobranchia
هایماتوبرنشی به نوعی آبشش گفته می‌شود که برای تنفس در زیر آب و در ارتباط با وجود خون در سیستم تنفسی موجودات آبزی وجود دارد.
haematobranchiate
هایماتوبرنچییت به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های خاصی در آبشش‌های خود هستند و در محیط‌های آبی زندگی می‌کنند.
haematocyst
هایماتوسیست به ساختاری در برخی از موجودات اطلاق می‌شود که به تشکیل و نگهداری خون و مایعات بیولوژیک کمک می‌کند.
haematocystis
هماتوکیست، نوعی سلول است که در برخی از موجودات زنده، به ویژه در آبزیان، حضور دارد و معمولاً نقش خاصی در فرآیندهای بیولوژیکی ایفا می‌کند.
haematocyte
هماتوست یا سلول خونی، نوعی سلول است که در خون وجود دارد و به تقسیم‌بندی‌های مختلفی مانند گلبول‌های قرمز و سفید تقسیم می‌شود.
haematocrya
هماتوکریا، وضعیتی را توصیف می‌کند که به نحوه تنظیم دمای خون و تأثیر آن بر سلامت بدن مرتبط است.
haematocryal
هماتوکریال به عواملی اشاره دارد که در ارتباط با تغییرات دما در خون و تأثیرات آن بر بدن هستند.
haematogenesis
هماتوژنز به فرآیند تولید و تشکیل سلول‌های خونی اشاره دارد که در مغز استخوان و دیگر بافت‌ها رخ می‌دهد.
haematoid
هماتوئید به سلول‌هایی اطلاق می‌شود که به طور ظاهری شبیه سلول‌های خونی هستند ولی ممکن است نقش‌های متفاوتی ایفا کنند.
haematoidin
هماتوئیدین یک رنگدانه در تابش خون است که معمولاً در اثر تجزیه هموگلوبین به وجود می‌آید.
haematoin
هماتوئین یک رنگدانه است که در بررسی‌های بالینی به کار می‌رود و می‌تواند نشانه‌هایی از وضعیت‌های خاص را نشان دهد.
haematolysis
هماتولیز فرایندی است که در آن سلول‌های قرمز خون تجزیه می‌شوند و ممکن است به علت شرایط مختلف پزشکی رخ دهد.
haematologic
هماتولوژیک به شرایط و بیماری‌های مرتبط با خون و تحقیقات آن اشاره دارد.
haematological
هماتولوژیک به تحقیقات و اختلالات مربوط به خون و مغز استخوان اشاره می‌کند.
haematologist
هماتولوژیست پزشکی است که به بررسی و درمان اختلالات خونی می‌پردازد.
haematometer
هماتوتر، ابزاری برای اندازه‌گیری تعداد گلبول‌های قرمز خون است.
haematophilina
هماتوفیلینا، موجوداتی که به طور خاص در خون زندگی می‌کنند.
haematophiline
هماتوفیلین، موادی که در خون تأثیرگذار هستند.
haematophyte
هماتوفیت، گیاهی که در خاک‌های غنی از خون رشد می‌کند.
haematopoietic
هماتوپوئیتیک، مربوط به تولید خون در بدن است.
haematopus
هماتوپوس، جنسی از پرندگان که به خاطر منقارهای خاص خود شناخته می‌شوند.
haematorrhachis
هماتوراکیس، وجود خون در مایع نخاعی یا اعصاب نخاعی است که معمولاً به عنوان یک علامت خطرناک در بیماری‌ها شناخته می‌شود.
haematosepsis
هماتوسپسیس، عفونت خونی است که به سیستم گردش خون آسیب می‌زند و معمولاً نیاز به درمان فوری دارد.
haematosin
هماتوسین، یک رنگدانه موجود در خون است که به حمل اکسیژن کمک می‌کند.
haematosis
هماتوسیس، فرایندی است که طی آن سلول‌های خونی تولید می‌شوند و برای بهبود عملکردهای بدن اهمیت دارد.
haematotherma
هماتوترما، به شرایطی اشاره دارد که در آن دما و وضعیت خون تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
haematothermal
هماتوترمال، به روش‌های درمانی اشاره دارد که شامل استفاده از دما و خون است.
haematoxylic
اسید هماتوکسیلیک، نوعی اسید است که در رنگ‌آمیزی مواد زیستی به کار می‌رود.
haematoxylon
هماتوکسیلون، جنی از درختان است که درخت چوب قرمز را شامل می‌شود.
haematozoa
هماتو زوا به موجوداتی اطلاق می‌شود که در خون زندگی می‌کنند.
haematozoal
هماتو زوال به صفات و ویژگی‌های مربوط به هماتو زوا گفته می‌شود.