awhirl
کلمه 'awhirl' به معنای چرخیدن یا گردیدن است.
a whole ’nother
عبارت 'a whole ’nother' به معنای کاملاً متفاوت يا جدا جدا از چيزي است.
a wigwam for a goose's bridle
عبارت 'a wigwam for a goose's bridle' به چیزی غیر منطقی و تودرتو اشاره دارد.
awk
حالت خجالت و ناراحتی به دلیل عدم راحتی در شرایط اجتماعی.
awkwardness
حالت عادی از ناراحتی یا عدم راحتی در محیط اجتماعی.
awkward squad
گروهی از افراد که احساس راحتی نمی‌کنند یا ناهماهنگ به نظر می‌رسند.
awning
سایبان، پوشش پارچه‌ای یا دیگر ماده‌ای که برای جلوگیری از نور خورشید و باران بالای در یا پنجره نصب می‌شود.
a wolf in sheep's clothing
عبارت 'گرگ در لباس بره' به کسی اشاره دارد که ظاهری بی‌گناه دارد اما نیت‌های بدی دارد.
a woman's woman
عبارت 'زن زنانه' به زنی اشاره دارد که از زنان دیگر حمایت می‌کند و با آنها ارتباط نزدیکی دارد.
a word to the wise
عبارت 'یک کلمه به داناها' برای اشاره به نصیحت یا هشدار به افرادی استفاده می‌شود که درک یا آگاهی دارند.
a world away from
به معنای محل یا وضعیتی کاملاً متفاوت از آنچه که فرد عادت کرده است.
a world of
به معنای وجود تعداد زیادی از ویژگی‌ها یا گزینه‌ها در یک موضوع خاص.
awry
به معنای نادرست، اشتباه یا به حداقل رساندن یک وضعیت.
aws
مخفف Amazon Web Services، یک پلتفرم محاسبات ابری ارائه شده توسط آمازون.
aw-shucks
به عنوان یک واکنش تواضع به تعریف یا تحسین دیگران استفاده می‌شود.
awu
عبارتی که برای ابراز شادی یا تحسین به کار می‌رود.
axe kick
یک حرکت دفاعی یا هجومی در ورزش‌های رزمی که با ضربه پا به سمت پایین انجام می‌شود.
axel
پرش اکسل، یک نوع از پرش‌های تک و دوگانه در اسکیت نمایشی است که در آن اسکیت‌باز از یک پای خود به سمت دیگر می‌پرد.
axeman
نجار، فردی که با استفاده از ابزارهایی مانند تبر یا چکش و چوب کار می‌کند.
axeman's carnival
کارناوال نجار، رویدادی که در آن فعالیت‌ها و نمایش‌ها مرتبط با چوب و نجاری نمایش داده می‌شود.
axe murderer
قاتل تبر، به فردی اطلاق می‌شود که از تبر برای قتل استفاده می‌کند، معمولاً به عنوان کاراکتری در داستان‌های ترسناک.
axil
آکسیل، زاویه‌ای است که بین برگ و ساقه گیاه تشکیل می‌شود.
axiology
آکسیولوژی، علم مطالعه ارزش‌ها و معیارهای اخلاقی و زیبایی‌شناختی است.
axiom
اصل، بیانی است که به‌عنوان نقطه شروع برای استدلال‌های منطقی تعریف می‌شود.
axiomatize
آکسیوماتیزه کردن به معنای ساختار دادن به یک نظریه بر اساس اصول و بدیهیات است.
axion
آکسیون یک ذره فرضی است که می‌تواند توضیح‌دهنده مواد تاریک در کیهان باشد.
axisymmetric
تقارن حول یک محور که در آن ویژگی‌های جسم در همه جهات یکسان است.
axle
محور، میله‌ای است که می‌تواند چرخ‌ها یا اجزای دیگر را به هم وصل کند و آنها را بچرخاند.
axle box
جعبه‌ای که محور داخل آن قرار می‌گیرد و به چرخش آزاد آن کمک می‌کند.
axminster
آکس‌مینستر، نوعی فرش با الیاف مرغوب و طرح‌های با کیفیت بالا است.
axolemma
آکسلما، غشای اکسون است که در انتقال عصبی نقش دارد.
axolotl
اکسولوتل، نوعی دوزیست است که در آب‌های شیرین زندگی می‌کند و به خاطر توانایی بازسازی اندام‌های خود مشهور است.
axon
آکسون، بخشی از نورون است که سیگنال‌های الکتریکی را به سایر نورون‌ها یا عضلات می‌فرستد.
axoneme
آکسونم، ساختار اندرونی تاژک یا سیلیوم است که برای حرکت سلولی ضروری است.
axonometric
آکسونومتریک، نوعی نمای سه‌بعدی است که در طراحی و نقشه‌کشی استفاده می‌شود.
axoplasm
آکسوپلاسم، مایع سیتوپلاسمی است که در داخل آکسون وجود دارد و نقش مهمی در انتقال پیام‌های عصبی دارد.
ayahuasca
آهواکا، نوشیدنی‌ای است که از گیاهان خاصی تهیه می‌شود و در مراسم و مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ayatollah
آیت‌الله، عنوانی برای یکی از روحانیون عالی‌رتبه شیعه در اسلام که به دلیل دانش و ارشاد دینی برجسته شده است.
a year and a day
یک سال و یک روز، به معنی زمان طولانی و خاص برای اشاره به دوران انتظار یا اعتبار.
aye-aye
آیه‌آیه، نوعی لمور شب‌زی است که به خاطر ظاهر خاص و ویژگی‌های منحصربه‌فردش شناخته می‌شود.