herbrough
به سبک و روش آشپزی اشاره دارد که بر استفاده از گیاهان تأکید دارد.
herbwife
به زنی که در طب سنتی و استفاده از گیاهان ماهر است اشاره دارد.
herbwoman
زن گیاهفروش فردی است که گیاهان و داروهای گیاهی را میفروشد.
hercynite
هرسینایت یک کانی معدنی است که به عنوان نوعی اکسید آلومینیوم نیز شناخته میشود.
hercogamy
هرکاگامی به وضعیتی در گیاهان اشاره دارد که در آن گلها از باروری خودی جلوگیری میکنند.
hercogamous
هرکاگاموس به گیاهانی اطلاق میشود که در آنها گردهافشانی خودی به حداقل میرسد.
herculanean
هرکولانی به کار یا انجام وظیفهای اشاره دارد که نیاز به قدرت فوقالعاده دارد.
herculanensian
به افسانهها و داستانهایی اشاره دارد که الهام گرفته از داستانهای هرکول است.
herculanian
هرکولانی به معنای قدرت فوقالعاده یا بسیار زیاد است که بهویژه در رابطه با فعالیتهای بدنی به کار میرود.
hercules
هرکول، قهرمان اساطیری یونانی که به خاطر قدرت فوقالعاده و ماجراهایش شناخته میشود.
herculeses
هرکولهای متعدد به معنای شخصیتهای قهرمانانه هستند که هرکدام ویژگیهای خاصی دارند.
herculid
هرکولید به گروهی از حشرات اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی دارند.
herdbook
دفتر ثبت گله یک ثبتنامه است که اطلاعات مربوط به پرورش و نسلکشی حیوانات را شامل میشود.
herderite
هرودرایت نوعی معدنی است که در برخی سنگهای آذرین مشاهده میشود.
herdess
زن چوپان، زنی که مسئول نگهداری و رهبری گله باشد.
herdic
هردیک، نوعی کالسکه یا وسیله نقلیه کوچک که معمولاً با اسب کشیده میشود.
herdics
هردیکها، انواع کالسکههای کوچک که معمولاً با اسب کشیده میشوند و برای حمل و نقل افراد استفاده میشوند.
herdlike
شبیه به گله، به رفتار یا ویژگیهایی اشاره دارد که شبیه به یک گروه از حیوانات است.
herdman
چوپان، مردی که مسئول نگهداری و رهبری گله باشد.
herdmen
چوپانها، مردانی که مسئول نگهداری و رهبری گله باشند.
herdship
رهبری گله، توانایی مدیریت و هدایت دامها و همکاری با آنها به منظور دستیابی به هدفهای خاص.
herdswoman
زنی که مسئولیت مراقبت و مدیریت یک گله دام را بر عهده دارد.
herdswomen
زنانی که مسئولیت مراقبت و مدیریت یک یا چند گله دام را بر عهده دارند.
hereadays
عبارت اشاره به حال حاضر یا زمان فعلی دارد.
hereagain
عبارت اشاره به تکرار یک مکان یا وضعیت دارد.
hereagainst
در اینجا علیه، به معنای موضعگیری یا وضعیت در رابطه با چیزی است که در مخالفت یا مقابل قرار دارد.
hereamong
در اینجا در میان، به معنای در بین یا درون گروهی از افراد یا اشیاء است.
hereanent
در اینجا مربوط به، به معنای مرتبط یا در مورد چیزی است که ذکر شده است.
hereaway
در اینجا دور، به معنای جایی که نسبتا فاصله دارد، و پر از زیبایی است.
hereaways
در اینجا به دور از یک نقطه خاص، به معنای مکانهایی که در آن فواصل وجود دارد.
herebefore
در اینجا قبل، به معنای زمانی در گذشته که یک موضوع یا مشکل قبلاً مطرح شده است.
heredes
ورثهها، افراد یا گروههایی هستند که طبق وصیت یا قوانین مربوطه به ارث میبرند.
heredia
هرادیا یک منطقه جغرافیایی یا شهر است که معمولاً در شناسایی مکانها استفاده میشود.
heredipety
وراثت یا ویژگیهایی که از نسلهای گذشته منتقل میشود.
heredipetous
صفتی است که به ویژگیهایی اشاره دارد که از اجداد به نسلهای جدید منتقل میشود.
hereditably
به معنای وراثتی، معمولاً به فرآیند انتقال صفات از نسل به نسل اشاره دارد.
heredital
قابل انتقال از والدین به فرزندگان، خصوصیات و ویژگیهایی که از نسلی به نسل دیگر میرسند.
hereditarianism
نظریهای که بر اساس آن ویژگیها و رفتارها عمدتاً از طریق وراثت و ژنتیک تعیین میشوند.