hexanitrate
هگزانیترات به نیترات‌های حاوی شش گروه نیترو اشاره دارد.
hexanitrodiphenylamine
هگزانیترودی‌فنیل‌آمین، ترکیبی شیمیایی با ساختار خاص است که اغلب در صنایع نظامی و تحقیقاتی به کار می‌رود.
hexapartite
هکسپارتی به سیستم یا وضعیتی اشاره دارد که شامل شش بخش یا عنصر می‌باشد.
hexaped
هگزاپد به موجودات یا ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که دارای شش پا هستند، مانند حشرات.
hexapetaloid
هگزاپتالوئید به گل‌هایی اشاره دارد که دارای شش گلبرگ است و در برخی از گونه‌های گیاهی مشاهده می‌شود.
hexapetaloideous
هگزاپتالوئیدی به ویژگی گل‌های دارای شش گلبرگ اطلاق می‌شود.
hexapetalous
هگزاپتالوئید به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای گل‌هایی با شش گلبرگ هستند.
hexaphyllous
شیش برگی، به ساختاری گفته می‌شود که دارای شش برگ باشد.
hexaplar
هگزاپلار، نسخه‌ای از یک متن که شامل شش ترجمه یا نسخه مختلف می‌باشد.
hexaplarian
مرتبط با هگزاپلار، به معنی موشکافی یا تحلیلی در ارتباط با نسخه‌های مختلف یک متن.
hexaplaric
مرتبط با هگزاپلار، نشان‌دهنده رویکردها و اصول تحلیلی در بررسی متون.
hexaploidy
شیش‌زای، به موجوداتی اشاره دارد که دارای شش مجموعه کروموزومی هستند.
hexapodal
شش‌پایی، به موجوداتی که دارای شش پا هستند اشاره دارد.
hexapodan
موجودی که دارای شش پای مشخص می‌باشد، مانند حشرات و برخی دیگر از بی‌مهرگان.
hexapody
مفهوم و ویژگی‌های مربوط به موجوداتی که شش پا دارند.
hexapodic
به گونه‌ای اشاره دارد که به موجودات با شش پا تعلق دارد، به ویژه در رابطه با ویژگی‌های حرکتی آنها.
hexapodies
موجودات دارای شش پا که شامل طیف وسیعی از حشرات و دیگر بی‌مهرگان می‌شود.
hexapodous
اشاره به ویژگی‌های موجوداتی که دارای شش پا هستند، به ویژه توانایی‌های سازگاری آنها.
hexapterous
ویژگی‌هایی که به موجودات با شش بال اشاره دارد، معمولاً در حشرات شایع است.
hexaradial
شکل یا طرحی که دارای شش شعاع است و از یک نقطه مرکزی به بیرون گسترش می‌یابد.
hexarch
فرمانروایی که بر شش منطقه یا حوزه حاکمیت دارد.
hexarchy
نوعی حکومت که در آن شش رهبر یا آرچون وجود دارد.
hexarchies
مجموعه‌ای از حکومت‌های hexarch که شامل شش رهبر می‌شود.
hexascha
نمادی که در فرهنگ‌های باستانی به تعادل و هارمونی اشاره دارد.
hexaseme
واحدی از معنا که شامل شش جنبه مختلف است و در زبان‌شناسی استفاده می‌شود.
hexasemic
هگزاسمی به ساختاری اطلاق می‌شود که شش جزء معنادار دارد.
hexasepalous
هگزاسپالوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای شش کاسبرگ هستند.
hexasyllabic
هگزاسیلابیک به کلماتی اطلاق می‌شود که شامل شش سیلاب هستند.
hexasyllable
هگزاسیلاابل به کلمه‌ای اطلاق می‌شود که شامل شش سیلاب است.
hexaspermous
هگزاسپرموس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دانه‌های خود را در مجموعه شش‌تایی تولید می‌کنند.
hexastemonous
هگزاستمنوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای شش پرچم هستند.
hexaster
هکستر، شکلی هندسی با شش پرتو که معمولاً در ریاضیات و هنر استفاده می‌شود.
hexastich
هکاستیک، شعری که شامل شش خط می‌باشد و در ادبیات کاربرد دارد.
hexasticha
هکاستیچا، اصطلاحی برای اشاره به چندین هکاستیک.
hexastichy
هکاستکی به توسعه ریتم و ساختار در شعر کمک می‌کند.
hexastichic
هکاستیکیک، اصطلاحی است که به فرم‌ها و ساختارهای خاص در شعر اشاره می‌کند.
hexastichon
هکاستیچون، اصطلاحی برای بیان مجموعه‌ای از هکاستیک‌ها.
hexastichous
چیدمان شش خطی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن اجزای گیاهان یا دیگر عناصر به صورت شش ردیفی و منظم قرار گرفته‌اند.
hexastigm
ساختار شش‌نکته‌ای به نوعی از طراحی اشاره دارد که شامل شش نقطه یا ویژگی کلیدی است.
hexastylar
طراحی شش‌ستونه به سبکی اشاره دارد که در آن ساختمان‌ها بر روی شش ستون بنا شده‌اند.