hilaria
هیلاریا جشنواره‌ای است که در آن شادی و خوشحالی در طبیعت و زندگی تجلیل می‌شود.
hilarymas
هیلاماس، یک روز خاص یا تعطیلات که معمولاً با جشن و گردهمایی مرتبط است، به ویژه در فرهنگ‌های خاص.
hilariousness
خنده‌داری، قابلیت یا ویژگی چیزی که باعث خنده یا تفریح می‌شود.
hilarytide
هیلاتید، مدت زمان خاص یا دوره‌ای که معمولاً در آن جشن‌ها و رویدادهای خاصی برگزار می‌شود.
hilarities
خنده‌دارها، لحظاتی یا مواقعی از خنده که به ویژه بامزه یا مشغول‌کننده هستند.
hilasmic
هیلاسمیک، توصیفی برای چیزی که باعث شادی و خوشحالی می‌شود.
hylasmus
هیلاسموس، رویداد یا روایتی در افسانه‌ها که در فرهنگ‌های مختلف شناخته شده است.
hilborn
هیلبرن، نام خانوادگی انگلیسی که ریشه در زبان آلمانی دارد.
hilch
هیلچ، واژه‌ای غیرمعمول که در زبان‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
hilda
هیلدا، نامی که اغلب برای زنان در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود.
hildebrand
هیلدبراند، شخصیتی تاریخی که در حوزه‌های مختلف تاثیرگذار بوده است.
hildebrandian
هیلدبراندی، نسبت به هیلدبراند و ویژگی‌های خاص اندیشه‌های او.
hildebrandic
هیلدبراندیک، مرتبط با نظریات و دیدگاه‌های خاص هیلدبراند.
hildebrandine
هیلدبراندین، یک اصطلاح در علم شیمی برای اشاره به گروهی از ترکیبات خاص است.
hildebrandism
هیلدبراندیسم، یک فلسفه سیاسی است که بر اساس نظریات هیلدبراند شکل گرفته است.
hildebrandist
هیلدبراندیست به فردی اطلاق می‌شود که به اصول و نظریات هیلدبراند تعهد دارد.
hildebrandslied
هیلدبراندسلیید، شعر قدیمی است که به جنگ و مبارزات می‌پردازد و در ادبیات آلمانی شناخته شده است.
hildegarde
هیلدگارد، یک شخصیت معروف تاریخی است که در زمینه‌های مختلف علمی و مذهبی معروف بود.
hilding
هیلدینگ اصطلاحی است که به فردی ترسو یا بی‌خود اطلاق می‌شود.
hildings
هیلدینگ‌ها، افرادی از طبقات پایین و خدمتکاران، به ویژه در آثار ادبی و داستان‌ها.
hile
هیل، مکانی برای آرامش و استراحت، به ویژه در ادبیات و آثار کلاسیک.
hyle
هیله، ماده یا جوهر اولیه که جهان از آن شکل می‌گیرد، به ویژه در فلسفه یونان باستان.
hylean
هیله‌ای، مربوط به یا ویژگی‌های هیله، به ویژه در توصیف مناظر طبیعی.
hyleg
هایلگ، نقطه‌ای در نمودار نجومی که نشان‌دهندهٔ قدرت و سرنوشت فرد است.
hylegiacal
هایلگیال، منطقی در علم نجوم که به تحلیل جوانب مختلف سلامت و زندگی فرد می‌پردازد.
hyli
هیلی، اصطلاحی که به ماده یا جوهر اشیاء اشاره دارد.
hylicism
هیلیسیسم، اعتقادی است که دنیای مادی را تنها واقعیت می‌داند.
hylicist
هیلیسیست، شخصی که بر جنبه‌های مادی زندگی تأکید دارد.
hylidae
هیلی‌ده، خانواده‌ای از قورباغه‌ها که شامل قورباغه‌های درختی می‌شود.
hylids
هیلی‌ها، قورباغه‌هایی که شامل گونه‌هایی از خانواده هیلی‌ده هستند.
hiliferous
هیلیفروس به موجوداتی اشاره دارد که می‌توانند ساختارهای موی‌مانند تولید کنند.
hylism
هیلیسم، یک مکتب فلسفی است که بر مادیت تأکید دارد و معتقد است که تنها چیز واقعی ماده است.
hylist
هیلیست به کسی گفته می‌شود که به نظریه هیلیسم و اصل بودن ماده اعتقاد دارد.
hillary
هیلاری، یک نام زنانه است که در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود و ممکن است به اشخاص مشهور اشاره کند.
hillberry
هیل‌بری نامی است که ممکن است به مکان‌ها یا ویژگی‌های خاص اشاره کند و ممکن است در فرهنگ‌های مختلف استفاده شود.
hillbird
پرنده تپه، نوعی پرنده است که به خاطر آواز زیبا و زندگی در مناطق مرتفع شناخته می‌شود.
hillcrest
هیل‌کرسـت نامی است که به محله‌ها یا مناطق مختلف اشاره دارد و اغلب به دلیل مناظر طبیعی جذاب آن شناخته می‌شود.
hillculture
کشاورزی در مناطق تپه‌ای که به روش‌های خاص و سنتی برای کشت و کار در زمین‌های شیب‌دار مرتبط است.
hillebrandite
معدنی نادر که عمدتاً در سنگ‌های آتشفشانی و در شرایط خاص تشکیل می‌شود.
hillel
هیلل یک عالم یهودی است که به خاطر آموزه‌های اخلاقی و فلسفی‌اش شناخته می‌شود.