hypodiploidy
هیپودپلوییدی وضعیتی است که به کمبود تعداد کروموزوم در مقایسه با دیپلوئید طبیعی اشاره دارد.
hypoditone
هیپودیتون به ویژگی‌هایی از صدا یا نت‌ها اشاره دارد که در پایین‌ترین بسامدها ایجاد می‌شوند.
hypodorian
هیپودوریان به نوعی از مدهای موسیقی اشاره دارد که به لحاظ ساختار به مد دوری مربوط می‌شود.
hypoed
کاهش یا کم کردن چیزی به ویژه در زمینه پزشکی یا علمی.
hypoeliminator
ابزاری که به حذف مواد مضر یا آلاینده‌ها کمک می‌کند.
hypoendocrinia
وضعیتی که در آن غدد درون‌ریز به مقدار ناکافی هورمون تولید می‌کنند.
hypoendocrinism
نقص در فعالیت غدد درون‌ریز که منجر به کاهش هورمون‌ها می‌شود.
hypoendocrisia
یک وضعیت بالینی با تولید ناکافی هورمون‌ها.
hypoeosinophilia
کاهش تعداد ائوزینوفیل‌ها در خون، که می‌تواند نشان‌دهنده بیماری یا اختلال خاصی باشد.
hypoergic
هیپوژیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن حساسیت یا پاسخ بدن به محرک‌ها کاهش می‌یابد.
hypoeutectic
هیپوئوتکتیک به ترکیب‌های فلزی اطلاق می‌شود که درصدی نسبت به رفتار ائوتکتیک دارند و دارای نقطه ذوب پایین‌تری هستند.
hypoeutectoid
هیپوئوتکتوئید به موادی اطلاق می‌شود که در آنها درصد کربن کمتر از حد ائوتکتوئید است.
hypofunction
هیپوفنکسیون به معنای کاهش فعالیت یا عملکرد طبیعی یک عضو یا غده در بدن است.
hypogaeic
هیپگائیک به گیاهانی اطلاق می‌شود که در زیر زمین رشد می‌کنند و به این محیط عادت کرده‌اند.
hypogamy
هیپوگامی به معنای ازدواج با فردی از طبقه یا وضعیت اجتماعی پایین‌تر است.
hypogastrocele
هیپوگاستروسل، یک نوع فتق است که در آن بافت‌ها از طریق شکاف یا ضعف در دیواره‌ی شکم پایین، به خارج فشار می‌آورند.
hypogeally
هیپوژئالی به رشد گیاهانی اشاره دارد که در زیر زمین و در خاک توسعه می‌یابند و نه روی سطح.
hypogee
هیپوجی به پایین‌ترین نقطه در مدار یک جسم کیهانی اشاره دارد.
hypogeic
هیپوژئیک به گیاهانی اشاره دارد که بخش‌های تولید مثل آن‌ها در زیر زمین توسعه می‌یابد.
hypogeiody
هیپوژئودی به ساختارهای پنهان در زیر زمین اشاره دارد که در برخی از موجودات مشاهده می‌شود.
hypogenesis
هیپوژنز به فرآیندهای تولیدی ناقص در موجودات زنده اشاره دارد که ممکن است منجر به ناهنجاری‌ها شود.
hypogenetic
هیپوژنتیک به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که در زیر سطح زمین و در محیط‌های داغ و تحت فشار رخ می‌دهند.
hypogenic
هیپوژنیک به معدنی گفته می‌شود که در عمق زمین به وجود آمده و تحت تأثیر حرارت و فشار قرار دارد.
hypogenous
هیپوژنوس به گیاهان و موجوداتی اطلاق می‌شود که در زیر سطح زمین یا خاک رشد می‌کنند.
hypogeocarpous
هیپوژئوکارپوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که دانه‌ها و میوه‌هایشان زیر خاک تولید می‌شود.
hypogeous
هیپوژوس به قارچ‌هایی اطلاق می‌شود که در زیر سطح زمین زندگی می‌کنند و میوه‌هایشان در آنجا شکل می‌گیرد.
hypogeugea
هیپوژوژیا به موجوداتی اشاره دارد که در زیر سطح زمین زندگی می‌کنند، مانند برخی از حشرات و قارچ‌ها.
hypogeusia
هیپوگنوزیا، کاهش حس چشایی است که می‌تواند به دلیل بیماری یا دیگر عوامل رخ دهد.
hypogyn
در گیاه‌شناسی، هیپوگن به گیاهانی اطلاق می‌شود که تخمدان آن‌ها زیر پرچم‌ها قرار دارد.
hypogyny
هیپوگنی به موقعیت تخمدان در زیر دیگر بخش‌های گل در گیاهان اشاره می‌کند.
hypogynic
هیپوگنیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که تخمدان در زیر دیگر قسمت‌های گل قرار دارد.
hypogynies
هیپوگنی‌ها به حالت‌های مختلفی از تخمدان در زیر دیگر قسمت‌های گل اشاره دارد.
hypogynium
هیپوگنیم به بخش حمایتی از تخمدان در گل‌ها اطلاق می‌شود.
hypoglycemic
هیپوگلیسمی به وضعیت پایین بودن قند خون اطلاق می‌شود که ممکن است به علائمی مانند سرگیجه و لرزش منجر شود.
hypoglobulia
هیپوگلوبولیا به کاهش سطح هموگلوبین در خون اشاره دارد که می‌تواند به عوارضی منجر شود.
hypoglossal
هیپوگلسال به عصب مرتبط با حرکت زبان اطلاق می‌شود.
hypoglossis
هیپوگلاسیس به شرایطی اشاره دارد که بر عملکرد زبان تأثیر می‌گذارد.
hypoglossitis
هیپوگلاستیت به التهاب زبان اطلاق می‌شود که می‌تواند باعث ناراحتی شود.
hypoglossus
هیپوگلسوس به عضله‌ای در زیر زبان اطلاق می‌شود که در حرکات آن نقش دارد.
hypoglottis
هیپوگلوتیس، ساختار عمیق‌تری در حنجره که در تولید صدا نقش دارد.