hysterogenic
عوامل یا تحریکهای ایجادکننده هیستری را توصیف میکند که میتوانند شرایط عاطفی خاصی را به وجود آورند.
hysterogenous
به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که بر اثر هیستری ایجاد میشود.
hysteroid
به رفتارها و ویژگیهایی اشاره دارد که شبیه به هیستری هستند.
hysteroidal
وضعیتی که به صورت غیر معمول ویژگیهای هیستری را نشان میدهد.
hysterolith
هیسترولیت به سنگی اطلاق میشود که در رحم تشکیل میشود.
hysterology
هیسترولوژی به مطالعه رحم و جنبههای مختلف آن اشاره دارد.
hysteromania
هیستروما نیایی به حالت وسواس یا توجه بیش از حد به رحم و مسائل مرتبط با آن اشاره دارد.
hysteromaniac
هیستروما نیایی به کسی اطلاق میشود که به طور غیرطبیعی به رحم وسواس دارد.
hysteromaniacal
هیستروما نیایی به ویژگیهای فردی اشاره دارد که در آنها وسواس به رحم یا باروری وجود دارد.
hysterometer
هیسترو متر ابزاری پزشکی است که برای اندازهگیری ابعاد رحم و تشخیص شرایط مختلف استفاده میشود.
hysterometry
هیسترومتری فرایند یا روش اندازهگیری ابعاد رحم و مرتبط با سلامت زنان است.
hysteromyoma
هیسترو میوم نوعی تومور خوشخیم است که در رحم ایجاد میشود.
hysteron
هیسترون به معکوس کردن ترتیب عبارات یا حوادث اشاره دارد.
hysteroneurasthenia
هیسترونوراستنیا، نوعی اختلال روانی که به ضعف روحی یا خستگی عاطفی اشاره دارد.
hysteropathy
هیستروپاتی، اختلالی که به مشکلات عاطفی و روانی مرتبط با مسائل جسمانی اشاره دارد.
hysteropexy
هیسترواپکسی، عملی جراحی که در آن رحم در موقعیت صحیح خود قرار میگیرد.
hysteropexia
هیسترواپکسی، اصطلاحی پزشکی برای عمل جراحی ثابت کردن رحم.
hysterophyta
هیستروفيتا، گروهی از گیاهان که به شرایط مرطوب و خاص سازگاری دارند.
hysterophytal
هیستروفيتال، اصطلاحی برای توصیف ویژگیهای گیاهان خاص مناطق مرطوب است.
hysterophyte
هیستروفیت به گیاهانی گفته میشود که بر روی گیاهان دیگر رشد میکنند و ممکن است به صورت پارازیت عمل کنند.
hysterophore
هیستروفور به ساختاری اطلاق میشود که هیستروفیتها را پشتیبانی میکند.
hysteroproterize
هیستروپروتریز به معنای تغییر یا اصلاح ویژگیهای یک گیاه به منظور بهبود عملکرد یا رشد آن است.
hysteroptosia
هیسترواپتوزیا به یک نوع وضعیت روانی گفته میشود که در آن فرد ممکن است احساس ناپایداری یا اضطراب داشته باشد.
hysteroptosis
هیسترواپتوزی به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد حس ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد.
hysterorrhexis
هیسترو رکس، پارگی رحم، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دیواره رحم دچار پارگی شود.
hysteroscope
هیستروسکوپ، ابزاری پزشکی برای مشاهده و بررسی داخل رحم.
hysterosis
هیستروزیس، به وضعیتی گفته میشود که در آن رحم به دلیل بیحسی یا مشکل دیگر عملکرد طبیعی خود را از دست میدهد.
hysterotely
هیستروتلی، به جراحی اشاره دارد که در آن رحم به طور کامل برداشته میشود.
hysterotome
هیستروتوم، ابزاری برای انجام جراحیهای مرتبط با رحم.
hysterotomy
هیسترکتومی، عملی است که در آن برشهایی برای دسترسی به رحم ایجاد میشود.
hysterotomies
هیسترکتومی، جراحی برای برش و دسترسی به رحم است که ممکن است به دلایل پزشکی انجام شود.
hysterotraumatism
هیستروتروماتیسم، آسیبهایی به رحم که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود.
histidin
هیستیدین، اسید آمینهای ضروری که در سنتز پروتئینها نقش دارد و برای عملکرد بدن ضروری است.
histidins
هیستیدینها، گروهی از اسیدهای آمینه ضروری که نقشی حیاتی در متابولیسم بدن ایفا میکنند.