humuses
هموس‌ها مواد آلی در خاک هستند که باعث افزایش کیفیت و باروری آن می‌شوند.
humuslike
هوموس‌مانند، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که شبیه به هوموس هستند و معمولاً در خاک‌های غنی و حاصلخیز دیده می‌شوند.
hunanese
هانان‌زبان، به فرهنگ و زبان مردمی که از استان هنان در چین می‌آیند اشاره دارد.
hunchakist
هانچاکیست، به اعضای یک گروه سیاسی ارمنی اشاره دارد که در اوایل قرن بیستم برای حقوق ارامنه مبارزه کردند.
hunchet
هانچت، به اشیاء قدیمی و آثار باقی‌مانده از دوران باستان اشاره دارد.
hunchy
هانچی، به حالتی از بدن اطلاق می‌شود که در آن بدن خمیده یا کمر صاف نیست.
hund
هاند، به معنی سگ در زبان‌های باستانی و آلمانی است.
hunder
هندر به معنای شکارچی قدیمی است و به شخصی اطلاق می‌شود که در شکار حیوانات مهارت دارد.
hundredal
هندردال به معنای مفهومی است که به گروهی از صد اشاره دارد.
hundredary
هندرداری به اعدادی اشاره دارد که در محدوده صد تا نهصد قرار دارند.
hundreder
هندریدر به یک گروه از صد نفر اشاره دارد، معمولاً در بافت نظامی.
hundredfold
صد برابر به معنای افزایش یا به دست آوردن مقدار کهن برابر با صد برابر است.
hundredman
هندرمرد به معنای رهبری که صد نفر را هدایت می‌کند.
hundredpenny
سکه‌ای که معادل صد پنی است، گاهی به عنوان ارز از آن یاد می‌شود.
hundredwork
مجموعه‌ای از کارهایی که باید انجام شود، به ویژه در زمینه‌های تحصیلی یا شغلی.
hunfysh
نوعی ماهی با رنگ‌های زیبا و جذاب، معمولاً در آکواریوم‌ها دیده می‌شود.
hungar
نوعی غذا که در کشورهای مختلف به عنوان محبوب شناخته می‌شود.
hungary
کشوری در مرکز اروپا با تاریخ و فرهنگ جالب و جذاب.
hungaria
نام تاریخی مجارستان، با اشاره به فرهنگ و زیبایی‌های طبیعی آن.
hungaric
هانگاریك یک زبان خاص است که به مجارستان ارتباط دارد و از ویژگی‌های زبانی منحصر به فردی برخوردار است.
hungarite
هانگاریته یک ماده معدنی است که به طور خاص در نواحی مجارستان وجود دارد و در زمین‌شناسی مورد توجه است.
hungerer
سیر کننده به فردی اطلاق می‌شود که به شدت به دنبال غذا یا منابع غذایی است.
hungeringly
با ولع به چیزی نگاه کردن یا به شدت خواهان آن بودن.
hungerless
وضعیتی که در آن کسی گرسنه نباشد و منابع کافی برای تغذیه وجود داشته باشد.
hungerly
به شیوه‌ای که نشان دهنده گرسنگی یا تمایل شدید به غذا باشد.
hungerproof
ضد گرسنگی به معنای تحمل یا مقاومت در برابر گرسنگی می‌باشد و معمولاً به ویژگی‌های خاص مواد اشاره دارد.
hungerroot
ریشه گرسنگی به گیاهی اشاره دارد که به دلیل ارزش غذایی بالا، به عنوان منبع غذایی استفاده می‌شود.
hungerweed
گیاه گرسنگی به گیاهی اطلاق می‌شود که در طب سنتی به عنوان دارو برای درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.
hungrify
گرسنه کردن به معنای ایجاد احساس گرسنگی در فردی است.
hungriness
گرسنگی به وضعیت احساس نیاز به غذا اشاره دارد.
hunh
هان یک صدا یا کلمه است که نشان‌دهندهٔ تعجب یا سردرگمی باشد.
hunkerism
پناهگیری به عمل یا حالت پناه بردن در یک وضعیت خطرناک یا ناخوشایند اطلاق می‌شود.
hunkerous
دارای حالت یا ویژگی‌های پناه‌گیری و ایمنی.
hunkerousness
حالت یا ویژگی بودن ایمن و پناه‌بخش.
hunkies
به مردان یا پسران بدن‌ساز یا خوش‌تیپ اشاره دارد.
hunkpapa
زیرقبیله‌ای از قوم لاکوتا که در آمریکای شمالی زندگی می‌کنند.
hunlike
مشابه به زمین‌های مرتفع یا تپه‌های گرد.
hunner
هُنر، به افرادی اطلاق می‌شود که متعلق به قوم هون هستند، قومی که در قرون وسطی در بخش‌هایی از اروپا و آسیا زندگی می‌کردند.
hunnian
هُنینی به آثار، زبان و فرهنگ مربوط به قوم هون اطلاق می‌شود.
hunnic
هُنِک، به زبان و فرهنگی که متعلق به قوم هون بوده است اطلاق می‌شود.