yakattalo
یاکاتالو به معنای تنظیم یا ترتیب درست چیزی است.
yakin
یقین یعنی داشتن اعتماد به نفس یا اطمینان به چیزی.
yakitoris
یاکیتوری نوعی کباب ژاپنی است که به صورت سیخ‌کبابی با گوشت و سبزیجات درست می‌شود.
yakker
به شخصی اطلاق می‌شود که زیاد و بی‌وقفه صحبت می‌کند.
yakkers
جمع افراد یاکر، به افرادی که زیادی صحبت می‌کنند اطلاق می‌شود.
yakmak
به معنای صحبت کردن یا گپ زدن به صورت غیررسمی و معمولاً بی‌وقفه است.
yakman
به شخصی اطلاق می‌شود که زیاد و با شور و شغف صحبت می‌کند.
yakona
شخصیت خاص یا برجسته‌ای که در یک جامعه یا جمع مشهور است.
yakonan
یاکونان، نامی کمیاب که اغلب در فرهنگ‌های خاص استفاده می‌شود.
yaksha
یاکشا، روحی خیرخواه در اسطوره‌های هندو که اغلب به عنوان نگهبان گنج‌ها توصیف می‌شود.
yakshi
یاکشی، روحی طبیعی مؤنث که نشانه باروری و زیبایی است.
yakutat
یاکوتات، شهری در آلاسکا با مناظر طبیعی خیره‌کننده و اقتصاد وابسته به ماهیگیری.
yalb
یالب، کلمه‌ای خاص که در ادبیات و شعر معناهای متفاوتی دارد.
yald
یالد، جشن سنتی که به خاطر شب یلدا و بلندترین شب سال برگزار می‌شود.
yalensian
یالنسین، به شیوه‌ای از زندگی یا فرهنگ اشاره دارد که ممکن است خاص یک گروه یا منطقه باشد.
yali
یالی، یک نام که به طور خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد، و ممکن است به مکان یا شخصیت خاصی اشاره داشته باشد.
yalla
یالا، عبارتی عربی که به معنای 'برو' یا 'حرکت کن' است و به طور غیررسمی در مکالمات استفاده می‌شود.
yallaer
یالا ار، به نوعی صدا یا ساز اشاره دارد که معمولاً در موسیقی یا فرهنگ خاصی ظاهر می‌شود.
yallock
یالوک، نوعی درخت یا گیاه است که به دلیل زیبایی یا سایه‌اش شناخته می‌شود.
yallow
یالو، به رنگ خاصی اشاره دارد که معمولاً زیبا و گرم است.
yamacraw
یاماکراو، نام محلی خاص که معمولاً به مناطق خاصی اشاره دارد.
yamalka
یامالکا، کلاه کوچک مذهبی که یهودیان به عنوان نشانه‌ای از احترام می‌پوشند.
yamalkas
یامالکاها، کلاه‌های کوچک مذهبی که به عنوان نشانه‌ای از احترام استفاده می‌شوند.
yamamadi
یامامادی، نامی برای گیاهی با گل‌های رنگارنگ و زیبا.
yamamai
یامامای، نام یک غذای سنتی که معمولاً در فرهنگ خاصی تهیه می‌شود.
yamanai
یامانای، نام رودخانه‌ای که معمولاً در مناطقی مشخص وجود دارد.
yamaskite
یاماسکیت، نوعی سنگ معدنی با ویژگی‌های خاص که در برخی مناطق زمین‌شناسی یافت می‌شود.
yamassee
یاماسه، قبیله‌ای بومی که در مناطق جنوب شرقی ایالات متحده ساکن بودند و فرهنگ غنی داشتند.
yamato
یاماتو، نام یکی از قبایل بزرگ ژاپن که تاریخ مهمی در شکل‌گیری فرهنگ و دولت این کشور دارد.
iamatology
ایاماتولوژی، علمی که به بررسی روش‌های درمان و بهبود در فرهنگ‌های مختلف اختصاص دارد.
iambe
ایامبه، اصطلاحی در تئاتر که به بیان جملات با تأکید و احساس اشاره دارد.
iambelegus
ایامبلگوس، موجودی افسانه‌ای که در قصه‌ها و فولکلورهای باستانی توصیف شده است.
iambical
یامبیکال به ریتمی در شعر گفته می‌شود که از هجای کوتاه و بلند به ترتیب پیروی می‌کند.
iambically
به شیوه‌ای که در آن از ریتم یامبیکال استفاده می‌شود.
iambist
شخصی که مخصوصاً در بدیع یامبیک شعر می‌نویسد.
iambize
عملی که در آن یک اثر به وزن یامبیک تبدیل می‌شود.
iambographer
شخصی که آثار را به شکل یامبیک می‌نویسد یا خلق می‌کند.
yamel
درخت یا چوبی که در شرایط آب و هوایی خاص رشد می‌کند و در صنایع دستی استفاده می‌شود.
yamen
یامن به معنای اداره یا دفتر رسمی دولتی است که به ویژه در چین و برخی کشورها در تاریخ به کار می‌رفته است.
yamens
جمع کلمه یامن که به چندین اداره یا دفتر دولتی در گذشته اشاره دارد.