incorrupted
دادهها یا اطلاعاتی که دستکاری نشدهاند و خالص هستند.
incorruptibleness
فسادناپذیری، صفتی است که به فرد یا چیزی اشاره دارد که هرگز فاسد یا خراب نمیشود.
incorruptibly
به طور فسادناپذیر، به طور غیرقابل فساد یا خراب شدن در رفتار.
incorruption
فسادناپذیری، حالتی است که به عدم فساد یا فسادپذیری اشاره دارد.
incorruptive
فسادناپذیری به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که مانع از فساد میشود.
incorruptly
به صورت فسادناپذیر و با تمامیت به اخلاق و اصول پایبند بودن.
incorruptness
فسادناپذیری، کیفیت و ویژگی ای است که شخص را به دور از فساد و انحراف حفظ میکند.
incoup
کودتا، اقدام غیرقانونی برای براندازی یک دولت یا نظام سیاسی.
incourse
در جریان، در حال اجرا، به معنای بودن در میانه یک فرایند یا فعالیت.
incourteous
بیادب، نشاندهنده عدم احترام و مهربانی نسبت به دیگران.
incourteously
به طور بیادبانه، حاکی از عدم احترام و ادب نسبت به دیگران.
incr
افزودن، اضافه کردن، به معنای گنجاندن یا افزوده شدن به چیزی.
incra
مدل یا نوع خاصی از ابزار یا تجهیزاتی که در صنعت خاصی استفاده میشود.
incrash
به هم خوردن یا دچار تصادف شدن، به ویژه در زمینهٔ خودروها یا طرحها.
incrassated
به معنای انباشت یا ضخیم شدن، معمولاً در مورد مواد یا بافتها.
increasable
قابل افزایش، به ویژه در زمینه فضا یا ظرفیت.
increasableness
افزایشپذیری، صفتی است که به قابلیت رو به رشد یا افزایش یک چیز اشاره دارد.
increasedly
به طور فزاینده، به معنای رو به افزایش یا با شدت بیشتر است.
increaseful
افزایشزا، به معنای تولید یا ایجاد افزایش در چیزی.
increaser
افزایشدهنده، چیزی یا کسی است که سبب افزایش میشود.
increasers
افزایشدهندهها، افرادی یا چیزهایی هستند که موجب افزایش میشوند.
increately
به معنای غیرعادی یا غیر معمول است و به حالتی اشاره دارد که انتظارات را نادیده میگیرد.
increative
عدم خلاقیت و نوآوری در ایدهها و راهکارها.
incredibilities
جمع عدم باورپذیریها که به وقایعی اشاره دارد که به راحتی قابل قبول نیستند.
increditable
غیرقابل قبول، به چیزی اشاره دارد که به نظر نرسد واقعی باشد یا پذیرفته شود.
incredited
نسبت دادن یا اعتبار دادن، به عمل تایید یا تخصیص اعتبار به کسی یا چیزی اشاره دارد.
incredulousness
احساس شگفتی یا عدم باور، به حالتی اشاره دارد که کسی نمیتواند چیزی را قبول کند.
increep
به آرامی و به صورت مخفیانه نزدیک شدن یا وارد شدن به جایی.
increeping
به آرامی و به تدریج نزدیک شدن یا وارد شدن به یک فضا.