intitles
intitles به معنای عناوین یا نامها است و به عنوان یک جمع در مورد چندین نام یا عنوان استفاده میشود.
intitling
intitling به معنای اقدام به عنواندهی است و به فرآیند نامگذاری یا عنوان بخشیدن به چیزی اشاره دارد.
intitulation
عنوان، نامی است که به یک اثر، کتاب یا هنر داده میشود.
intl
مخفف بینالمللی که به طور کلی به سازمانها یا فعالیتهایی اشاره دارد که در سطح جهانی عمل میکنند.
intnl
مخفف بینالمللی که به سیاستها و قواعدی اشاره دارد که فراتر از مرزهای ملی هستند.
intoed
حالت بدن که در آن پاها به سمت داخل متمایل هستند.
intolerably
به طرز غیرقابل تحملی، به معنای اینکه چیزی بسیار بد یا سخت است و نمیتوان آن را تحمل کرد.
intolerancy
عدم تحمل، به معنی عدم پذیرش یا احترام به عقاید یا رفتارهای دیگران.
intolerantly
به طرز غیرقابل تحمل، به معنای ابراز نظرات یا احساسات به شیوهای که نشانه عدم تحمل باشد.
intolerantness
عدم تحمل، به معنی داشتن طرز تفکری که به شکلی منفی با دیگران تعامل میکند.
intolerated
تحمل نشدن، به معنی عدم قبول یا پذیرش چیزی یا کسی.
intolerating
تحمل نکردن، به معنای عدم قبول و پذیرش رفتارهای نامناسب.
intoleration
عدم تحمل، به معنای ناتوانی یا نارضایتی از وجود نظرات یا رفتارهای متفاوت در دیگران.
intollerably
به شدت غیرقابل تحمل، به معنای وضعیتی یا حالتی که خیلی سخت و دشوار به تحمل باشد.
intomb
دفن کردن، به معنای قرار دادن کسی یا چیزی در قبر یا مکان مشابه.
intombed
دفن شده، به معنای قرار گرفتن در یک قبر یا مکان دفن.
intombing
عمل دفن کردن، به معنای قرار دادن کسی در قبر.
intombment
عمل دفن، به معنای قرار دادن کسی یا چیزی در یک مکان مخصوص دفن.
intombs
جزء واژههای تاریخی است که به معنی قرار دادن در قبر و دفن کردن اشخاص یا اشیاء در قبر استفاده میشود.
intonable
قابل اجرای موزیک یا لحن به شکلی که به صدا درآید.
intonaci
هنر یا علم تنظیم صدا به طوری که صدای خوشایند و زیبا به دست آید.
intonaco
لایهای از گچ یا ملات که برای رنگ آمیزی یا بافت سطحی به کار میرود.
intonacos
جمع انتوناکو، لایههای مختلف گچ یا ملات که برای بهبود سطح به کار میروند.
intonational
مرتبط با نحوه بیان صداها و تن صدا در مکالمات و گفتار.
intonations
تنوع در یکنواختی صدا به تغییرات ملودیک در صدا اشاره دارد که در ارتباطات کلامی برای بیان احساسات و معانی مورد استفاده قرار میگیرد.
intonator
تنظیمکننده صدا، ابزاری است که به افراد کمک میکند تا نحوه بیان خود را با تغییر در تن و لحن صدا تنظیم کنند.
intonement
تنوع در یکنواختی صدا به شیوهای از بیان گفته میشود که بر معنا و احساس متن تأثیر میگذارد.
intoner
شخصی که در تنظیم و بهبود صدا و بیان افراد تخصص دارد.
intoners
افرادی که به صورت گروهی بر روی تنظیم تن و نحوه بیان کار میکنند.
intoothed
نوعی از دنده یا چرخ که دارای دندانههایی است که برای هماهنگی و انتقال حرکت استفاده میشود.
intorsion
چرخش داخلی، به معنای چرخش یا پیچش در یک محور مشخص، به ویژه در ساختارهای معماری یا بیولوژیکی.
intort
اجبار به اعتراف یا بیان اطلاعات، به ویژه تحت فشار یا تهدید.
intorted
به معنای اجباری کردن اظهارات یا شهادت افراد به طور غیرطبیعی.
intorting
به معنای چرخش یا پیچش اطلاعات یا دادهها برای تجزیه و تحلیل بهتر.
intortion
چرخش یا پیچش چیزی در یک محور خاص، به ویژه در زمینههای طبیعی.
intorts
انحراف یا تحریف واقعیت یا حقیقت به گونهای که به نفع فرد باشد.
intortus
نوعی جانور یا گیاه که ویژگیهای خاصی دارد.