invalidism
نادرستی به عنوان یک مفهوم، در دسترس نبودن یا پذیرش نکردن چیزی به عنوان صحیح.
invalidities
نادرستیها، اشکالات یا کمبودهای مربوط به اعتبار یک موضوع.
invalidly
به طور نادرست، به شکلی که اعتبار نداشت.
invalidness
وضعیت نادرست بودن، حالتی که در آن چیزی معتبر نیست.
invalidship
نامعتبر بودن؛ حالتی که یک سند یا توافق اعتباری ندارد.
invalorous
نامردانه؛ وصفی برای بیان کمبود شجاعت یا دلیری.
invaluableness
ارزش غیرقابل تحسین؛ وصفی برای چیزی که ارزش آن فراتر از هر قیمتی است.
invaluably
به طور غیرقابل تحسین؛ به شکلی که ارزش آن قابل تخمین نیست.
invalued
غیرقابل تحسین؛ به حالتی که ارزش آن بدون قیمت باشد.
invaried
بدون تغییر، ثابت و غیر متغیر در طی زمان یا شرایط.
invars
پارامترهای ثابت که در طول تغییرات حفظ میشوند.
invasionary
مربوط به تهاجم، به ویژه در زمینه نظامی و جنگ.
invasionist
کسی که به تهاجم و دخالت نظامی در کشورهای دیگر اعتقاد دارد.
invasiveness
خصوصیت تهاجم یا نفوذ به طور بیش از حد، به ویژه در زمینه گیاهان یا پروسهها.
invecked
پیچیده و درهمتنیده، به ویژه در مورد مسائل یا موضوعات.
invect
انتقاد کردن، به معنای سخن گفتن به شدت علیه شخص یا چیزی.
invection
انتقاد، به معنای یاوهگویی یا بیان ناپسند در مورد شخص یا موضوعی.
invectively
به شیوهای انتقادی و تند؛ با نارضایتی و انتقاد.
invectives
انتقادهای تند و هجومی، به ویژه کلماتی که با نارضایتی بیان میشوند.
invectivist
شخصی که انتقادات تند و شدید ارائه میدهد؛ نقدی سخت به مسائل اجتماعی.
invector
پیش برنده، واژهای است که برای توصیف کنشگری در معادلات ریاضی و مسائل فنی به کار میرود.
inveigher
انتقاد کننده، شخصی است که به شدت به چیزی انتقاد میکند و نظرات مخالف را بیان مینماید.
inveiglement
فریب، واژهای است که به عمل فریب دادن یا متقاعد کردن دیگران برای انجام کاری اشاره دارد.
inveigler
فریبنده، شخصی است که برای جلب نظر دیگران و متقاعد کردن آنها از ترفندها و حیلهها استفاده میکند.
inveiglers
فریبندگان، افرادی هستند که به طور مشترک از روشهای فریبنده برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده میکنند.
inveil
پنهان کردن، به معنای پوشاندن یا مخفی کردن اطلاعات یا حقایق است.
invein
غنا بخشیدن یا مملو کردن یک چیز با رنگ، روح یا ویژگی خاص.
invendibility
غیرقابل فروش بودن، اشاره به وضعیتی دارد که کالا یا خدمات نمیتوانند به فروش برسند.
invendible
غیرقابل فروش، به وضعیتی اشاره دارد که کالایی نمیتواند به طور معمول فروخته شود.
inveneme
پر کردن یا غنی کردن یک طرح یا پروژه با جزئیات و ویژگیهای خاص.
invenient
خلاقانه یا اختراعی، اشاره به راهحلهایی که به طور نوآورانه طراحی شدهاند.