irredeemably
به معنای به گونه‌ای که نتوان آن را جبران کرد یا اصلاح نمود، به ویژه در مورد مشکلات یا ناراحتی‌ها.
irredeemed
به معنای چیزی که هنوز جبران نشده است یا هنوز استفاده نشده است.
irredenta
به معنای منطقه‌ای که به عنوان بخشی از یک کشور دیگر در نظر گرفته می‌شود و به آن تعلق ندارد.
irredential
به معنای چیزی که به سیاست‌ها یا فعالیت‌هایی مرتبط است که به دنبال اتحاد اراضی از دست رفته یا مناطق به طور غیرقانونی تحت اشغال هستند.
irredressibility
به معنای عدم امکان جبران یا اصلاح هرگونه مشکل یا آسیب.
irredressible
به معنای چیزی که نمی‌توان آن را جبران کرد یا اصلاح نمود.
irredressibly
به معنای غیرقابل اصلاح یا جبران، به حالتی اشاره دارد که هیچ راهی برای بازگشت به وضعیت قبلی وجود ندارد.
irreducibility
به مفهومی اطلاق می‌شود که نمی‌توان آن را به اجزای ساده‌تر تقسیم کرد و به اصل آن رسید.
irreducibilities
جمع واژه غیرقابل کاهش که به حالات مختلفی اشاره دارد که نمی‌توان به اجزای ساده‌تر تقسیم کرد.
irreducibleness
ویژگی غیرقابل کاهش که به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم یا ایده نمی‌تواند به موادی ساده‌تر تقلیل یابد.
irreducibly
به معنای به‌طور غیرقابل کاهش، زیربنای حالتی است که نمی‌توان آن را به اجزای ساده‌تری تقلیل داد.
irreductibility
حالت یا کیفیتی است که به معنای غیرقابل کاهش بودن به کار می‌رود.
irreductible
به چیزی اطلاق می‌شود که قابل کاهش یا تجزیه نیست.
irreduction
عمل یا حالت غیرکاهش، به ویژه در ریاضیات و منطق.
irreferable
به چیزی اطلاق می‌شود که نمی‌توان به منبعی ارجاع داد.
irreflection
عدم انعکاس یا عدم تفکر در مورد افکار و عقاید خود.
irreflective
فردی که به افکار و اعمال خود توجه نمی‌کند.
irreflectively
به گونه‌ای که بدون فکر و تأمل عمل شود.
irreflectiveness
عدم تأمل یعنی عدم تفکر یا اندیشیدن در مورد یک موضوع یا اقدام، و به عدم توجه به عواقب آن اشاره دارد.
irreformability
عدم قابلیت اصلاح یعنی عدم توانایی تغییر یا اصلاح، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا فردی.
irrefragability
غیرقابل انکار بودن به معنای غیرقابل رد یا انکار چیزی است که به شدت ثابت شده و دلیلی قوی برای تأیید آن وجود دارد.
irrefragableness
غیرقابل انکار بودن به معنای عدم امکان رد یا انکار است و معمولاً در مورد نظریه‌ها یا استدلال‌های قوی به کار می‌رود.
irrefragably
به صورت غیرقابل انکار بیان شده، نشان‌دهنده مدرکی است که به سختی می‌توان آن را رد کرد.
irrefrangibility
عدم انعطاف‌پذیری به معنای عدم توانایی تغییر شکل یا سمت، به ویژه در مورد امواج یا نور.
irrefrangibleness
غیرقابل انکار بودن به معنای صفتی است که به چیزی اشاره دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت یا به سادگی تغییر داد.
irrefrangibly
به معنای غیرقابل انکار است و به چیزی اشاره می‌کند که نمی‌توان به سادگی تغییرش داد.
irrefusable
غیرقابل رد به معنای ارائه‌ای است که به دلیل جذابیت یا قانع‌کنندگی بالا نمی‌توان آن را رد کرد.
irrefutability
غیرقابل رد بودن به معنای خصوصیاتی است که به آسانی نمی‌توان آنها را نادرست دانست.
irrefutableness
غیرقابل رد بودن به معنای وضعیتی است که کسی نمی‌تواند بر اساس شواهد یا دلایل به آسانی با آن مخالفت کند.
irrefutably
به معنای به طور غیرقابل رد است و به چیزهایی اشاره دارد که هیچ شکی درباره صحت آن وجود ندارد.
irreg
غیرمعمول، به معنای ناهنجاری یا عدم نظم در چیزی است.
irregeneracy
ناپایداری به معنای عدم توانایی در بازگشت به یک حالت قبلی است.
irregenerate
ناپایدار به معنای از دست دادن توانایی بازتولید است.
irregeneration
ناپایداری به مفهوم نقص در فرآیند تولید مجدد یا جایگزینی است.
irregularism
نامنظم بودن به معنای انحراف از قواعد یا الگوهای معمول است.
irregularist
نامنظم‌گرا به معنای فردی است که به انحراف از قواعد معمول اعتقاد دارد.
irregularize
غیر منظم کردن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که در آن الگو یا ساختار مشخص وجود ندارد و عدم تطابق وجود دارد.
irregularness
خصوصیتی که به عدم یکنواختی یا سازگاری در یک ساختار اشاره دارد.
irregulate
غیر تنظیم کردن، به معنای مختل کردن یا تغییر ساختار یا نظم طبیعی در یک سیستم.
irregulated
عدم تنظیم، وضعیتی است که در آن قوانینی برای نظارت بر رفتارها یا شرایط وجود ندارد.