jaconace
جاکوناس، مادهای که در آشپزی استفاده میشود و معمولاً در غذاهای خاص یافت میشود.
jaconets
جاکونتس، تنقلاتی کوچک و ترد که معمولاً به عنوان میانوعده مصرف میشوند.
jacounce
جاکانس، حرکتی که ناشی از ریتم یا ضرب موسیقی است.
jacqueline
ژاکلین، نامی که عمدتاً برای زنان استفاده میشود و در فرهنگهای مختلف محبوب است.
jacquemart
جاکمارت، یک نوع ساعت که معمولاً به صورت مکانیکی به نمایش میگذارد.
jacqueminot
ژاکمینوت، نوعی گل رز با رنگ قرمز غنی که در باغها و گلخانهها کشت میشود.
jacques
ژاک، نام مردانهای متداول در زبان و فرهنگ فرانسه.
jactance
لکنت، حالت خودستایی یا به نمایش گذاشتن برتری خود به طور افراطی.
jactancy
لکنت، حالتی از خودبزرگبینی که ممکن است به قدرت یا توانایی خود مربوط باشد.
jactant
لکنتدار، کسی که دائماً در حال خودستایی و به نمایش گذاشتن خود است.
jactation
لکنت، عمل خودستایی مداوم که معمولاً به چشم دیگران توهینآمیز است.
jacteleg
جکتلگ به معنی خودستایی و به خودبالندگی است. به وضعیتی اطلاق میشود که فرد به خود و موفقیتهایش افتخار میکند.
jactitate
جکتیتیت یعنی خودستایی کردن یا در مورد موفقیتهای خود زیاد صحبت کردن.
jactitated
جکتیتید به معنای حالتی است که فرد در آن ممکن است به خود مباهات کرده باشد.
jactitating
جکتیت کردن به معنای به خود ستایش کردن و غالباً به طور ناپسند و مکرر صحبت کردن است.
jactivus
جاکتیوس به معنای فعال و پویا است، به ویژه در زمینه فعالیتهای مثبت و سازنده.
jactura
جکتورا به معنای آسیب یا ضرر، به ویژه در زمینه مالی یا اقتصادی، مورد استفاده قرار میگیرد.
jacture
جکتور، شکاف یا گسست حاد در یک چیز یا یک رابطه است.
jactus
جکتوس، در هنر به تغییرات رنگ یا حالتهای مختلف در یک اثر اشاره دارد.
jacu
جاکو، نوعی پرنده بومی آمریکای جنوبی است که در جنگلهای بارانی زندگی میکند.
jacuaru
جاکوآرو، پرندهای زیبا و رنگارنگ است که در مناطق خاصی یافت میشود.
jaculate
جکولات کردن، بیان یا افشای ناگهانی یا اضطراری افکار یا احساسات است.
jaculated
جکولات شده، به معنای بیدرنگ بیان شده است.
jaculates
عملی از رها کردن مایع منی به صورت ناگهانی و با شدت، معمولاً در زمان تحریک جنسی.
jaculating
فعالیتی که در آن مایع منی به طور ناگهانی رها میشود.
jaculation
عمل یا فرآیند رها کردن مایع منی در زمان تحریک جنسی.
jaculative
مربوط به عمل انزال، و توصیفکننده حرکات یا حالتهایی که در این حین اتفاق میافتند.
jaculatorial
jaculatorial، مربوط به نوعی سخنرانی که با شدت و حرارت بیان میشود.
jaculiferous
jaculiferous، اشاره به گیاهانی که دارای خارهای بلند و تیز هستند.
jacunda
jacunda، به گونهای از گیاهان که در محیطهای مرطوب رشد میکند.
jacutinga
jacutinga، نام یک پرنده رنگارنگ که در مناطق خاصی زندگی میکند.
jad
jad، اشاره به اصطلاحاتی در متون قدیمی که به نوعی مفهوم یا معنای خاص دارند.
jadded
jadded، حالتی از خستگی و بیحالی ناشی از کار زیاد یا فشار مداوم.
jadder
جاددر نوعی سنگ یا ماده معدنی است که خواص خاصی دارد و به خاطر شکل و بافتش شناخته میشود.
jadding
جادینگ به معنای تغییر و ارتقای محتوا یا شکل بیان برای جذابتر کردن آن است.
jadedly
جاددلی به معنای بیان احساسات کوتاه و بیاحساس به خاطر تجربههای ناخوشایند یا مکرر است.
jadedness
جاددنس به حالت خستگی و بیاحساسی اشاره دارد که معمولا ناشی از تجارب نامطلوب است.
jadelike
جادلایک به ویژگی یا ظاهری اطلاق میشود که شبیه جادبر یا سنگ جاد است.