نامی فرانسوی که معمولاً برای پسران استفاده می‌شود.

معدنی که معمولاً در مناطق آتشفشانی یافت می‌شود.

نامی مشترک که به افراد زن اطلاق می‌شود.

نامی زنانه که با اشکال مختلف وجود دارد.

نامی زنانه که به یک شخصیت مهربان اشاره دارد.

نامی که به گل‌های تابستانی اطلاق می‌شود.

جولیو، نامی است مردانه که ریشه اسپانیایی دارد و معمولاً در کشورهای اسپانیایی زبان استفاده می‌شود.

جولیوت، نامی خاص و نادر است که معمولاً در فرهنگ‌ها کمتر دیده می‌شود.

ژولیوس، نامی با ریشه رومی که به معنای 'نرم' یا 'نرم‌کننده' است.

جولوئید، اصطلاحی است که به شکل‌های هندسی خاص اطلاق می‌شود.

جولوئیدیا، سوپر خانواده‌ای از خزندگان است که شامل سوسمارهای خاص می‌شود.

جولوئیدی، اصطلاحی است که به گونه‌های خاصی اشاره دارد که در مناطق گرمسیری یافت می‌شوند.

Julole، یک اصطلاح علمی در حوضه علوم گیاهی که در کتب و مقالات مربوط به گیاهان به کار می‌رود.

Julolidin، یک ترکیب شیمیایی که در پژوهش‌های مختلف به کار می‌رود و در تحلیل ویژگی‌ها و واکنش‌های شیمیایی آن توجه خاصی صورت می‌گیرد.

Julolidine، یک ترکیب شیمیایی که به دلیل خواص منحصر به فردش در آزمایشگاه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

Julolin، یک ماده‌ای طبیعی که معمولا در منابع گیاهی و سایر ترکیبات زیستی یافت می‌شود.

Juloline، یک ترکیب که در داروهای گیاهی برای بهبود سلامت به کار می‌رود.

Julus، یک جنس از موجودات زنده که در علم زیست‌شناسی به آن پرداخته می‌شود.

جومات، یکی از ماه‌های تقویم اسلامی است که به دو قسمت تقسیم می‌شود: جومادالاول و جومادالثانی.

جومان، نامی عربی و معمولاً برای دختران به کار می‌رود.

جومارت، به بازار یا مکانی اطلاق می‌شود که محصولات محلی و صنایع دستی عرضه می‌شود.

جومبا، به معنای پرش بزرگ و ناگهانی می‌باشد.

جومبل، طبل سنتی که در برخی فرهنگ‌ها در مراسم‌های خاص نواخته می‌شود.

جومبل‌ها، جمع جومبل و به طبل‌های سنتی مختلف اشاره دارد.

جمبی، موجودی خیالی که معمولاً در افسانه‌ها و داستان‌های کودکان به آن اشاره می‌شود.

ترکیب و بی‌نظمی چیزها به طوری که قابل تشخیص نباشند.

شخصی که اطلاعات یا چیزها را به طور نامنظم و بی‌نظم ترکیب می‌کند.

جمع جامبلر، افرادی که به طور معمول اطلاعات را به شکل مختل‌کننده ترکیب می‌کنند.

به حالتی اطلاق می‌شود که چیزها به طور نامنظم و بی‌نظم ترکیب شده باشند.

به طور نامنظم و بی‌نظم بیان کردن یا انجام دادن چیزی.

در اینجا جومبوسک به معنای بزرگ و قابل توجه است.

جومبوییسم به معنای بزرگنمایی و تاکید بر روی مفاهیم بزرگ است.

جومل به معنای دوقلو، یا اشیاء مشابه است.

جومنت به معنای حیوان بارکش است.

جومنتوس به معنای بارکش یا سنگین است.

جومفرو به معنای گیاه یا چیزی زیبا و متمایز است.

جومیلایت یک ماده معدنی نادر است که به علت ویژگی‌های خاصش در زمین‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد.

جمعه به معنای روز نماز جمعه است که مسلمانان در آن به نماز جماعت می‌پردازند.

قابل پرش به معنی چیزی است که می‌توان به راحتی از روی آن جهش کرد.

پرش سبک به تغییر مکرر و ناگهانی در انتخاب سبک یا لباس اشاره دارد.