khuai
خوآی، غذایی سنتی که معمولاً در مراسم‌های محلی و جشن‌ها تهیه می‌شود.
khubber
خُبَر، نوعی ادویه یا چاشنی است که معمولاً در غذاها استفاده می‌شود.
khulda
خُلدِ، به معنای خالی یا متروکه است که معمولاً به فضاها یا احوالات اطلاق می‌شود.
khuskhus
خُس‌خُس، نوعی روغن یا ماده نرم‌کننده است که معمولاً در صنعت آرایشی و بهداشتی به کار می‌رود.
khussak
خُساک، به نوعی بافت یا رنگ خاص در هنر و نقاشی اطلاق می‌شود.
khutba
خطبه، سخنرانی یا بیانیه‌ای است که معمولاً در مراسم مذهبی ایراد می‌شود.
khutbah
خطبه، سخنرانی یا بیانیه‌ای است که می‌تواند در مورد موضوعات مختلف مذهبی یا اخلاقی سخنرانی شود.
khutuktu
خوتوکتو، عنوانی با ارزش و سنتی در برخی فرهنگ ها که نشان دهنده احترام و اعتبار در جامعه است.
khuzi
خوزی، گویشی محلی که در برخی از استان‌ها و مناطق خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
khvat
خوات، مفهوم قدیمی مرتبط با شیوه‌های مدیریت زمان و برنامه‌ریزی است.
khwarazmian
زبان خوارزمی، زبانی باستانی است که در منطقه خوارزم و در دوره‌های گذشته رایج بوده است.
kiabooca
کیابوکا، یک غذای محلی و سنتی که معمولاً در جشن‌ها و مناسبت‌ها سرو می‌شود.
kyabuka
کیابوکا، یک نوع غذای خاص با طعم‌های منحصر به فرد که در فرهنگ غذایی منطقه اهمیت دارد.
kiack
کیراک، صدای بلندی که توسط برخی پرندگان ایجاد می‌شود.
kyack
کیواک، صدای خاصی است که توسط مرغابی‌ها و پرندگان مشابه تولید می‌شود.
kyacks
کیاک‌ها، صدای تولیدشده توسط گروهی از مرغابی‌ها یا پرندگان مشابه.
kyah
کیاه، صدایی است که به‌منظور ابراز تعجب یا هیجان استفاده می‌شود.
kyak
کیاک، صدای مرتبط با شادی یا شگفتی.
kiaki
کیاکی، نام یک نوع اسباب‌بازی و یا شیء سرگرم‌کننده.
kialee
کیا لی، یک اسم خاص و منحصر به فرد برای افراد.
kialkee
کیالکی، مربوط به مناظر طبیعی و زیبایی‌شناسی.
kyang
کیانگ، اصطلاحی که در ادبیات عامیانه و داستان‌ها به کار می‌رود.
kiangan
کیانگان، نام یک روستا در فیلیپین با تاریخ و فرهنگ خاص.
kyanites
کیانیت‌ها، مواد معدنی با رنگ آبی که در صنایع مختلف استفاده می‌شود.
kyanization
کیانیزاسیون، فرآیندی برای افزایش کیفیت و کارایی مواد معدنی.
kyanol
کیانول، یک ترکیب شیمیایی که معمولاً در آزمایشگاه‌ها به عنوان واکنش‌دهنده و حل‌کننده استفاده می‌شود.
kyar
کیار، نوعی قایق که معمولاً برای سفر در آب‌های آرام استفاده می‌شود.
kyars
کیارها، چند قایق که می‌توانند برای جابجایی کالاها یا مسافرین مورد استفاده قرار گیرند.
kyathoi
کیاتوی، یک اثر باستانی که معمولاً در حفاری‌های تاریخی یافت می‌شود.
kyathos
کیاتوس، یک ظرف یا اثر هنری که معمولاً از نظر هنری بسیار ارزشمند است.
kiaugh
kiaugh، اصطلاحی برای بیان نارضایتی یا نارضایتی از وضع موجود.
kiaughs
کیاوخ زدن، صدایی که گربه‌ها به طور خاص در زمان خوشحالی یا راحتی ایجاد می‌کنند، به صدای خاصی مشابه به ناله یا غنای معروف است.
kyaung
کیونگ، نوعی حصیر ویژه بافته شده از بامبو که معمولاً در مناطق جنوب شرق آسیا به ویژه در میانه‌رو استفاده می‌شود.
kibber
کیبر، نوعی بند یا نخ محکم که برای بستن و نگه داشتن اقلام مختلف استفاده می‌شود.
kibbled
کیبل شده، به غذایی اشاره دارد که به صورت تکه‌های کوچک و غالباً خشک آماده شده است، معمولاً در زمینه غذاهای حیوانات خانگی استفاده می‌شود.
kibbler
کیبلر، وسیله‌ای است که در آشپزی برای خرد کردن و تهیه غذا به کار می‌رود.
kibblerman
کیبلرمن، فردی است که به فروش غذاهای کیبل شده یا مرتبط با غذاهای حیوانات خانگی می‌پردازد.
kibbling
کیبلینگ، صدای نرم و شبیه به گربه‌ای است که زمانی که خوشحال است یا در حال بازی است، تولید می‌کند.
kibei
کیبئی، به آمریکایی‌های ژاپنی اشاره دارد که به ژاپن رفته و در آنجا تحصیل کرده‌اند و پس از آن به آمریکا بازگشته‌اند.
kybele
کیبله، الهه بارداری و طبیعت در دین باستانی فریگی است و او را به عنوان مادر الهه‌ها پرستش می‌کردند.