مَرَهان، یک منطقه مخصوص در سومالی که دارای فرهنگ و تاریخ خاص خود است.

مارک، یک نام مردانه که ممکن است به هنر یا استعدادهای خاص اشاره داشته باشد.

مَرَکانیت، یک ماده معدنی که در ساختارهای خاص زمین شناسی کشف شده است.

مَرِماتیک، مرتبط با یک فرآیند شیمیایی خاص است.

مَرمِمِس، یک لهجه محلی که در شرایط خاصی کاربرد دارد.

مَرانین، یک ماده یا گیاه که در طب سنتی کاربرد دارد.

مؤلفه‌ای که تغییرات سطح دریا را با توجه به زمان ثبت می‌کند.

مربوط به منطقه خاصی از زمین با ویژگی‌های خاص

ساختارها یا ویژگی‌های ارتباط‌دار به منطقه مئرئوتیک

عنوانی نظامی با قدرت و مسئولیت بالا

نوعی پارچه با کیفیت و طراحی خاص

ابزاری قدیمی که برای خیاطی یا دوخت و دوز استفاده می‌شود.

مارفایر، پدیده‌ای طبیعی و نادر که در شرایط خاص جوی اتفاق می‌افتد.

مارگارته، غذایی سنتی که در فرهنگ خاصی تهیه می‌شود.

مارگاریلون، یک عنصر شیمیایی یا طبیعی که در مطالعات گیاهی نقش دارد.

مارگارت، نامی که به طور گسترده در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود.

اسید مارگاریک، نوعی اسید چرب که در طبیعت یافت می‌شود.

مارگارین، محصولی چرب که معمولاً به عنوان جایگزین کره مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مارگارین نوعی چربی گیاهی یا حیوانی است که به عنوان جایگزینی برای کره در پخت و پز و غذاهای مختلف استفاده می‌شود.

مارگاریتاسه متعلق به خانواده‌ای از گیاهان است که معمولاً دارای گل‌های زیبا و خاص هستند.

مارگاریتا نوعی از گیاهان است که غالباً با جلوه‌های رنگی زنده و خاص مشخص می‌شود.

مارگاریت نوعی کانی است که معمولاً در سنگ‌های آذرین و متامورفیک یافت می‌شود.

مارگاریتیک به نوعی بافت یا الگو اطلاق می‌شود که نمایی زیبا و خاص را ایجاد می‌کند.

مارگاریتیفر به مناطق یا رسوبات اطلاق می‌شود که دارای مواد معدنی خاصی هستند.

مارگاریتومانسی به معنای پیش‌بینی آینده با استفاده از مارگاریتا، یک نوع نوشیدنی الکلی، است.

مارگارودس، یک جنس از حشرات می‌باشد که شامل چندین گونه است.

مارگارودیدها، خانواده‌ای از حشرات مقیاس‌دار هستند که به خوبی شناخته شده‌اند.

مارگارودینای، زیرخانواده‌ای از حشرات است که بیشتر به زنبورها نسبت داده می‌شود.

مارگارودیت به نوعی فسیل فراوان در برخی مناطق اشاره دارد.

مارگاراپوس به نوعی گل در کشاورزی و باغبانی اشاره دارد.

مارگاروزانیت، نوعی ماده معدنی Langin استخراج شده از مواد آلی و معدنی.

مارگو، ناحیه‌ای در فرانسه که به خاطر تولید شراب‌های باکیفیت شهرت دارد.

ادغام یا ترکیب دو یا چند ایده یا مفهوم برای ایجاد یک مفهوم واحد.

خط یا نشانه‌ای که مرز یا حریم یک ملک را مشخص می‌کند.

فضای خالی اطراف نوشته بر روی یک صفحه، معمولاً از چپ و راست.

فرایند سازماندهی یا تنظیم یک متن برای وضوح بیشتر.

مارژنتینگ، تمرکز بر حاشیه یا مرزها به منظور شناسایی و بهبود نقاط ضعف یا فرصت‌ها در یک پروژه یا فرآیند.

مارژنتس به معنای حاشیه‌ها یا لبه‌های یک سند یا صفحه است.

مارجری، نامی مؤنث که معمولاً به خانم‌ها اطلاق می‌شود.

مارجی، نامی غیررسمی و محلی برای مارجری، که معمولاً به دوستی‌ها و صمیمیت اشاره دارد.