metagrammatism
متاگراماتیسم، استفاده از ترکیبات و اشکال گرامری در زبان‌شناسی است.
metagrammatize
متاگراماتیزه کردن به معنای تغییر ساختار گرامری یک جمله یا متن است.
metagraphy
متاگرافی، مطالعه ساختار زبان و تأثیر آن بر مفهوم است.
metagraphic
متاگرافیک به بررسی عناصر گرافیکی و تأثیر آن‌ها بر ارتباط می‌پردازد.
metagrobolize
متاگروبولیزه کردن به گیج کردن افراد با استفاده از زبان پیچیده اطلاق می‌شود.
metahewettite
متاهیوتیت یک کانی نادر با ترکیب مشخص است.
metahydroxide
متاهیدروکسید به ترکیبات شیمیایی اشاره دارد که در آنها یون هیدروکسید (OH) با متا پیوند دارد.
metayage
متایاج نوعی از کشاورزی است که در آن کارگران به جای دستمزد نقدی، سهمی از محصول برداشت می‌کنند.
metayer
متایر به فردی اطلاق می‌شود که برای دیگران زمین کار می‌کند و به جای درآمد نقدی، سهمی از محصول می‌گیرد.
metaigneous
متااینیوس به سنگ‌هایی اشاره دارد که تحت تأثیر فشار و دما تغییر کرده‌اند.
metainfective
متاینفتیکل به عواملی اطلاق می‌شود که می‌توانند عفونت ایجاد کنند.
metairie
متایری به نوعی سیستم کشاورزی اطلاق می‌شود که در آن مالکیت زمین و برداشت محصول به اشتراک گذاشته می‌شود.
metakinesis
متاکینزی، حرکت دادن اشیاء به وسیله‌ی قدرت ذهنی بدون تماس فیزیکی، که معمولاً در داستان‌های علمی تخیلی دیده می‌شود.
metakinetic
متاکینتیک، مربوط به توانایی‌های حرکتی ذهنی که اجازه می‌دهد اشیاء بدون تماس فیزیکی جابجا شوند.
metalammonium
متالامونیوم، ترکیبی شیمیایی که شامل یون‌های فلزی و آمونیوم است و در کاربردهای مختلف شیمیایی استفاده می‌شود.
metalaw
متالاو، قوانینی که به مقررات مربوط به استفاده و مدیریت منابع فلزی می‌پردازد.
metalbearing
فلز حامل، فلزی است که می‌تواند بارهای سنگین را تحمل کرده و در کاربردهای مکانیکی استفاده شود.
metalbumin
مت آلبومین، پروتئینی که به طور معمول در آزمایش‌ها برای بررسی وضعیت سلامت بدن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
metalcraft
فلزکاری به فرآیند ساخت و شکل‌دهی با استفاده از فلزات اطلاق می‌شود.
metalepses
متا لپسس به شیوه‌ای از بیان یا روایت داستان اطلاق می‌شود که در آن یک سطح از معنا به طور غیر مستقیم به سطح دیگری ارجاع داده می‌شود.
metalepsis
متا لپس به قالبی از بیان اشاره دارد که در آن سطح معنایی متفاوتی به طور غیر مستقیم از یک موضوع به موضوع دیگر منتقل می‌شود.
metaleptic
متا لپتیک به صفتی گفته می‌شود که به معنای غیرمستقیم یا غیرمترقبه اشاره دارد.
metaleptical
متا لپتیک به نوعی از بیان اشاره دارد که در آن شاهد ارتباطات غیر مستقیم و دلالت‌های پیچیده هستیم.
metaleptically
به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که در آن زبان یا بیانی به طور غیر مستقیم به معانی یا مفاهیم دیگری دست پیدا می‌کند.
metaler
متالر به فردی اطلاق می‌شود که به موسیقی متال و زیرشاخه‌های آن علاقه‌مند است.
metaline
متالاین به لایه یا خطی از فلز اشاره دارد که برای عملکرد دستگاه‌ها و سیستم‌ها مهم است.
metalined
متالاین شده به حالتی اطلاق می‌شود که سطح یک شی به وسیله فلز پوشیده شده است.
metalinguistic
متالینگویستی به بررسی زبان و شناخت اجزای آن اشاره دارد.
metalinguistically
به طور متالینگویستی، به زبان‌شناسی و شناخت زبان اشاره دارد.
metalise
متالایز کردن به فرآیند پوشش دادن یک جزء با فلز اشاره دارد.
metalised
فلزکاری شده، به عملی اشاره دارد که در آن یک سطح را با فلز پوشش می‌دهند.
metalises
فلزکردن، به عملی اشاره دارد که یک سطح را با فلز پوشش می‌دهد.
metalising
فلزکاری، فرآیندی که در آن یک شیء یا سطح با فلز پوشش داده می‌شود.
metalism
فلزگرایی، نظریه‌ای اقتصادی که بر ارزش فلزات تاکید دارد.
metalist
فلزشناس، کسی که در زمینه فلزات تخصص دارد.
metalists
فلزشناسان، گروهی از افرادی که در زمینه فلزات تخصص دارند.
metalization
متالیزه کردن به فرآیند پوشاندن یک سطح با یک لایه فلزی اطلاق می‌شود که بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی آن شی را فراهم می‌کند.
metall
متال به معنای فلز یا گروهی از مواد است که خصوصیات خاصی را دارند و در صنایع مختلف کاربرد دارند.
metallary
متالری به مجموعه‌ای از فلزات یا مفاهیم مربوط به فلز اشاره دارد، که می‌تواند شامل پژوهش یا نمایشگاه باشد.
metalleity
متالئیتی به کیفیت یا خصوصیت بودن یک ماده به عنوان فلز اشاره دارد و در کاربردهای مختلف بررسی می‌شود.