orthotoluidin
اوروتولیدین یک ترکیب آلی است که به عنوان معرف شیمیایی در تجزیه و تحلیل مواد استفاده میشود.
orthotoluidine
اوروتولیدین یک آمین آروماتیک است که برای تشخیص مواد شیمیایی به کار میرود.
orthotomic
هندسهای که بر اساس تقسیم خاص زوایا و اشکال بنا شده است.
orthotomous
به زاویههای قائمه و ساختارهای مربوط به آن اشاره دارد.
orthotone
تغییر در لهجه یا تن صدا که بر اساس قواعد صحیح تلفظ شکل میگیرد.
orthotonesis
تحقیقی در زبانشناسی درباره تأثیر تن بر ساختار جملات.
orthotonic
انقباض اوروتونیک، نوعی انقباض عضلانی است که در آن عضله به طور فعال و با حفظ تنش خود کار میکند.
orthotonus
اوروتونوس، حالتی از انقباض غیر ارادی و شدتیافتهٔ عضلات است که به طور معمول در پاسخ به تحریکات مشاهده میشود.
orthotropal
تراز اوروتروپال به معنی قرارگیری صحیح اشیاء یا اعضا به گونهای است که کارایی بهینه را ارائه دهند.
orthotropy
اوروتروپی به خاصیتی اطلاق میشود که در آن خواص ماده در جهات مختلف متفاوت است.
orthotropically
به شکل اوروتروپیک به معنی چیدمانی اشاره دارد که در آن خواص در جهات مختلف بهینهسازی شدهاند.
orthotropism
اوروتروپیسم به معنای میل و جهتگیری رشد گیاهان به سمت منبع نور و جاذبه است.
orthotropous
ارتروتروپیک به ساختاری اطلاق میشود که در آن رشد به سمت بالا و به طور عمودی انجام میشود.
orthovanadate
ارتواندات به نمکهایی اطلاق میشود که در ترکیب با وانادیم وجود دارند و در مطالعات زیستشناسی مورد استفاده قرار میگیرند.
orthovanadic
ارتوانادیک به ترکیباتی اطلاق میشود که شامل عنصر وانادیم هستند.
orthoveratraldehyde
اورثوفراتارالدئید به ترکیب آلی اطلاق میشود که در سنتزهای شیمیایی اهمیت دارد.
orthoveratric
اورثوفراتریک به ترکیبات شیمیایی گفته میشود که ویژگیهای درمانی ممکن دارد.
orthoxazin
ارتوکازین به ترکیباتی اشاره دارد که در تحقیقات داروئی بررسی شدهاند.
orthoxazine
ارتوکسازین، ترکیبی شیمیایی است که عمدتاً در پزشکی و داروسازی به کار میرود.
orthoxylene
ارتو زایلن، واکنشی شیمیایی است که در صنایع شیمیایی به کار میرود.
orthron
ارتفران، مفهومی فلسفی است که به تفکر و درک عمیق مربوط میشود.
orthros
ارتروس، یک مراسم مذهبی صبحگاهی است که در کلیساهای ارتدوکس برگزار میشود.
ortiga
ارتگا، به گیاه گزنه اشاره دارد که در طب سنتی کاربرد دارد.
ortygan
ارتایگان، اصطلاحی است که به بررسی ویژگیهای زبان میپردازد.
ortygian
نوعی پرنده، معمولاً در زیستگاههای مرطوب یافت میشود.
ortyginae
زیر خانوادهای از پرندگان که شامل گونههای خاصی است.
ortygine
ویژگیهای خاصی که به نوعی پرنده تعلق دارد.
ortive
دارای کیفیت و ویژگی که به حرکت یا تغییر اشاره دارد.
ortyx
گونهای از پرندگان که در زیستگاههای خاص زندگی میکند.
ortman
به روشی اشاره دارد که در تحلیل و تحقیق علمی استفاده میشود.
ortol
اورتول، نوعی ماهی که معمولاً در آبهای ساحلی زندگی میکند و به خاطر رنگهای زندهاش شناخته شده است.
ortrud
اورتود، شخصیتی در اپرای آلمانی که معمولاً به عنوان یک زن قدرتمند و پیچیده شناخته میشود.
ortstaler
اورتسیتال، سکهای که معمولاً به یک منطقه خاص مربوط میشود و در میان جمعآورندگان محبوب است.
ortstein
اورستین، نوعی سنگ یا ساختار زمینشناسی که به خاطر ویژگیهای خاصش مورد توجه قرار میگیرد.
orunchun
اورانچون، نام یک گروه بومی در روسیه که دارای فرهنگ غنی و سنتهای خاص خود هستند.
orvet
اوروت، نوعی مارمولک بدون پا که به دلیل ظاهرش به راحتی با مارها اشتباه میشود.
orvietan
اورویتان، مایع یا ترکیبی سنتی که معمولاً برای درمان مشکلات گوارشی و به عنوان دارویی طبیعی در ایتالیا استفاده میشود.
orvietite
اورویتیت، یک ماده معدنی خاص که در شرایط خاص و در محیطهای آتشفشانی تشکیل میشود.
orville
اورویل، نامی که در داستانها و شخصیتهای ادبیات و سینما به کار میرود.
orwell
جرج اورول، نویسندهای بریتانیایی که آثارش به انتقاد از سیاست و اجتماع میپردازد.