معنی فارسی panicles
B2خوشهها، دستههای گل یا دانههایی که به صورت خوشهای بر روی یک ساقه رشد میکنند.
A branched or flower cluster that is composed of multiple flowers or seeds arising from a common stem.
- noun
noun
معنی(noun):
A compound raceme.
example
معنی(example):
گلها در خوشههای زیبایی رشد کردند و نمای شگفتانگیزی را ایجاد کردند.
مثال:
The flowers grew in lovely panicles, creating a stunning display.
معنی(example):
خوشههای چمن به آرامی در نسیم تکان میخوردند.
مثال:
The panicles of the grass swayed gently in the breeze.
معنی فارسی کلمه panicles
:
خوشهها، دستههای گل یا دانههایی که به صورت خوشهای بر روی یک ساقه رشد میکنند.