معنی فارسی patient lucy

B1

بیمار لوسی، فردی که صبور و آرام است و در موقعیت‌های دشوار آن را حفظ می‌کند.

A specific individual, named Lucy, known for her patience in various situations.

example
معنی(example):

بیمار لوسی همیشه با آرامش انتظار نوبت خود را می‌کشد.

مثال:

Patient Lucy always waits for her turn calmly.

معنی(example):

بیمار لوسی به دیگران در اتاق انتظار کمک می‌کند.

مثال:

Patient Lucy helps others in the waiting room.

معنی فارسی کلمه patient lucy

: معنی patient lucy به فارسی

بیمار لوسی، فردی که صبور و آرام است و در موقعیت‌های دشوار آن را حفظ می‌کند.