معنی فارسی pay one's dues
B2به معنای پرداخت هزینه‌های لازم از طریق تلاش و سخت‌کوشی برای پیشرفت در یک محیط کاری یا اجتماعی.
To undergo the necessary experiences or hardships to gain advancement or respect.
- verb
To outlay money which is owed as a membership fee or price of admission.
To acquire status or to earn the right to enjoy certain benefits, especially through lengthy experience, hardship, or service to an organization.
بعد از سال‌ها کار سخت، او بالاخره احساس کرد که حق خود را در شرکت پرداخت کرده است.
After years of hard work, she finally felt she had paid her dues in the company.
کارکنان جدید معمولاً باید حق خود را بپردازند تا ترفیع یابند.
New employees often need to pay their dues before being promoted.
معنی فارسی کلمه pay one's dues
:به معنای پرداخت هزینه‌های لازم از طریق تلاش و سخت‌کوشی برای پیشرفت در یک محیط کاری یا اجتماعی.
