معنی فارسی polysyndetically
B1در دوران نثرنویسی و شعر بهکار میرود که در آن از واژه 'و' یا دیگر همپیوستها بهصورت مکرر استفاده میشود.
In a manner characterized by the use of multiple conjunctions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور پلیسندیتیک صحبت کرد و در سخنرانیاش بارها از 'و' استفاده کرد.
مثال:
He spoke polysyndetically, using 'and' repeatedly in his speech.
معنی(example):
نویسنده بهطور پلیسندیتیک نوشت تا در نثر ریتمی ایجاد کند.
مثال:
The author wrote polysyndetically to create a rhythm in the prose.
معنی فارسی کلمه polysyndetically
:
در دوران نثرنویسی و شعر بهکار میرود که در آن از واژه 'و' یا دیگر همپیوستها بهصورت مکرر استفاده میشود.