معنی فارسی prechoosing
B1مرحلهای در فرایند تصمیمگیری که در آن گزینهها قبل از تصمیم نهایی انتخاب میشوند.
The act of selecting or making choices in advance to streamline the decision-making process.
- OTHER
example
معنی(example):
انتخاب اولیه میتواند در فرآیند تصمیمگیری زمان صرفهجویی کند.
مثال:
Prechoosing can save time in the decision-making process.
معنی(example):
مرحله انتخاب اولیه برای کارایی ضروری است.
مثال:
The prechoosing phase is essential for efficiency.
معنی فارسی کلمه prechoosing
:
مرحلهای در فرایند تصمیمگیری که در آن گزینهها قبل از تصمیم نهایی انتخاب میشوند.