معنی فارسی preciously
B1به طرزی که حاکی از ارزش و اهمیت زیاد باشد، با احتیاط و دقت.
In a manner that shows great value or importance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او هدیه را به طور باارزشی در دستانش نگه داشت.
مثال:
He held the gift preciously in his hands.
معنی(example):
او با ارزشمندی درباره یادآوریهای دوران کودکیاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke preciously about her childhood memories.
معنی فارسی کلمه preciously
:
به طرزی که حاکی از ارزش و اهمیت زیاد باشد، با احتیاط و دقت.