معنی فارسی predicatory

B2

پیش‌بینانه، به ویژگی‌ها یا توصیفاتی اشاره دارد که برای مشخص کردن موضوعات به کار می‌روند.

Relating to or being a term that predicates something about a subject.

example
معنی(example):

اصطلاحات پیش‌بینانه در این مطالعه مفاهیم را روشن می‌کنند.

مثال:

The predicatory terms in this study clarify the concepts.

معنی(example):

صفت‌های پیش‌بینانه می‌توانند معنای یک جمله را تغییر دهند.

مثال:

Predicatory adjectives can change the meaning of a sentence.

معنی فارسی کلمه predicatory

: معنی predicatory به فارسی

پیش‌بینانه، به ویژگی‌ها یا توصیفاتی اشاره دارد که برای مشخص کردن موضوعات به کار می‌روند.