معنی فارسی preodorous
B1پیشبو به حالت یا مرحلهای اشاره دارد که بو قبل از ظهورش وجود دارد.
Referring to a stage before a smell is present.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرحله پیشبو به کنترل بوها در فرآیند تخمیر کمک میکند.
مثال:
The preodorous stage of fermentation helps control smells.
معنی(example):
آنها از یک روش پیشبو برای بهبود بوی پختوپز استفاده کردند.
مثال:
They used a preodorous method to improve the cooking odor.
معنی فارسی کلمه preodorous
:
پیشبو به حالت یا مرحلهای اشاره دارد که بو قبل از ظهورش وجود دارد.