معنی فارسی prex
B1اصطلاح خاص در زمینههای سازمانی که به مفاهیم مدیریتی و رهبری مرتبط است.
A specific term used in organizational contexts related to management and leadership.
- noun
noun
معنی(noun):
(college slang) A president, especially of a university.
example
معنی(example):
پریکس اصطلاحی است که غالباً در زمینههای سازمانی خاص استفاده میشود.
مثال:
Prex is a term often used in specific organizational contexts.
معنی(example):
مفهوم پریکس در درک دینامیکهای گروهی اهمیت دارد.
مثال:
The concept of prex is important in understanding group dynamics.
معنی فارسی کلمه prex
:
اصطلاح خاص در زمینههای سازمانی که به مفاهیم مدیریتی و رهبری مرتبط است.