معنی فارسی primary planet
B1سیارات بزرگ و اصلی در یک منظومه که به دور یک ستاره می‌چرخند.
The larger planets that are typically terrestrial and orbit around a star.
- noun
noun
معنی(noun):
A planet; a natural satellite of a sun.
example
معنی(example):
زمین به عنوان یک سیاره اولیه در منظومه شمسی ما طبقه‌بندی می‌شود.
مثال:
Earth is classified as a primary planet in our solar system.
معنی(example):
سیارات اولیه اجسام زمینی بزرگ‌تری هستند که به دور یک ستاره می‌چرخند.
مثال:
Primary planets are the larger, terrestrial bodies orbiting a star.
معنی فارسی کلمه primary planet
:
سیارات بزرگ و اصلی در یک منظومه که به دور یک ستاره می‌چرخند.
