معنی فارسی put on the ritz

B2

برای نشان دادن سطح بالای زندگی و تجمل به طور خاص در یک مناسبت، عمل کردن و نمایش دادن ثروت.

To live or act in a luxurious and ostentatious manner, especially at special occasions.

verb
معنی(verb):

To make a show of luxury and extravagance

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند برای مهمانی تولدش خود را بسیار لوکس نشان دهند.

مثال:

They decided to put on the ritz for her birthday party.

معنی(example):

او همیشه وقتی مهمانان مهمی دارد، خود را بسیار لوکس نشان می‌دهد.

مثال:

He always puts on the ritz when he has important guests.

معنی فارسی کلمه put on the ritz

: معنی put on the ritz به فارسی

برای نشان دادن سطح بالای زندگی و تجمل به طور خاص در یک مناسبت، عمل کردن و نمایش دادن ثروت.