معنی فارسی queen's proctor

B1

ناظر ملکه، نماینده یا فردی بود که به نام ملکه در مسائل قانونی و قضایی عمل می‌کرد.

An official or representative of the queen, often involved in legal matters.

example
معنی(example):

ناظر ملکه مسئول ناظر بر روند محاکمه بود.

مثال:

The queen's proctor was responsible for overseeing the trial.

معنی(example):

در زمینه‌های تاریخی، ناظر ملکه وظایف قانونی مختلفی داشت.

مثال:

In historical contexts, the queen's proctor had various legal duties.

معنی فارسی کلمه queen's proctor

:

ناظر ملکه، نماینده یا فردی بود که به نام ملکه در مسائل قانونی و قضایی عمل می‌کرد.