معنی فارسی rehydrating

B1

عملیت تامین مجدد آب به بدن یا چیزهایی که خشک شده‌اند.

The process of restoring moisture or water.

verb
معنی(verb):

To resupply with water that has been removed or lost; to moisten something that has dried.

example
معنی(example):

نوشیدنی‌های آبرسان برای دوباره تأمین آب ورزشکاران حیاتی هستند.

مثال:

Hydration drinks are crucial for rehydrating athletes.

معنی(example):

او در این زمستان بر روی دوباره مرطوب کردن پوستش تمرکز دارد.

مثال:

She is focused on rehydrating her skin this winter.

معنی فارسی کلمه rehydrating

: معنی rehydrating به فارسی

عملیت تامین مجدد آب به بدن یا چیزهایی که خشک شده‌اند.