معنی فارسی resettling
B1عمل اسکان مجدد، به معنای جابهجایی به مکان جدید برای زندگی است.
The act of moving to a new place to live.
- verb
verb
معنی(verb):
To settle in a different place
معنی(verb):
To force someone to settle in a different place
example
معنی(example):
آنها ماه آینده در محله جدیدی اسکان مجدد مییابند.
مثال:
They are resettling in a new neighborhood next month.
معنی(example):
پس از سالها سفر، او در نهایت اسکان مجدد مییابد.
مثال:
After years of traveling, he is finally resettling.
معنی فارسی کلمه resettling
:
عمل اسکان مجدد، به معنای جابهجایی به مکان جدید برای زندگی است.