معنی فارسی sabbat
B1سبت، روز یا زمانی که به ویژه برای استراحت یا عبادت اختصاص دارد.
A day of religious observance and abstinence from work.
- noun
noun
معنی(noun):
Witches' Sabbath
example
معنی(example):
سبتها در بسیاری از سنتهای مذهبی برگزار میشوند.
مثال:
Sabbats are observed in many religious traditions.
معنی(example):
سبت هفتگی به عنوان یک روز استراحت برای خانوادهها است.
مثال:
The weekly sabbat serves as a day of rest for families.
معنی فارسی کلمه sabbat
:
سبت، روز یا زمانی که به ویژه برای استراحت یا عبادت اختصاص دارد.